منابع و سوالات کنکور کارشناسی ارشد کلیه رشته ها

تکنیک های تست زنی و جزوات کنکور سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی

منابع و سوالات کنکور کارشناسی ارشد کلیه رشته ها

تکنیک های تست زنی و جزوات کنکور سوالات دبیرستان و پیش دانشگاهی

چگونه خودم را به مطالعه علاقه‏مند کنم؟!

چگونه خودم را به مطالعه علاقه‏مند کنم؟!
66 نکته درباره مطالعه
 
در فصل تابستان فرصت‏های تازه‏ای برای مطالعه و تفکر مهیا می‏شود و همزمان با گشایش اوقات فراغت، در دستان پرنشاط و پرانرژی جوانان کتاب و نشریه جای تازه‏ای باز می‏کند . به قول آدریل جانسون، مطالعه خواه مفید و خواه مضر یکی از موضوعات بسیار وسیع برای فعالیت است . درس‏هایی که می‏توان از آن آموخت هیچ گاه پایان نمی‏پذیرد و به عبارتی همیشه می‏توان چیزی راجع به آن گفت .
از این رهگذر گلگشت این شماره قصد دارد از دریای بی‏انتهای مطالعه نکاتی نغز و آموزنده به خوانندگان کتابخوان پرسمان هدیه کند و چند نکته کلیدی و مشکل گشا را ارمغان تعطیلات تابستانی جوانان سازد .
مطالعه و کتابخوانی کاری بسیار حساس و مهم است . جانسون در کتاب «هنر کتاب خواندن‏» می‏گوید: «کتب می‏توانند در شمار دوستان ما در آیند . ما می‏توانیم به جست و جوی آن‏ها برویم تا ما را به خودمان بشناسانند . اما این توانایی را نیز دارند که در ما تاثیر کنند و درهای زندگی را به روی ما بگشایند یا ببندند . می‏توانند ما را در پناه خود گیرند یا از میان بردارند . از ما پشتیبانی کنند یا منکوبمان سازند . کتاب‏ها چون زبانند که بهترین و در عین حال بدترین چیزها است‏» .
8 نکته در ارزش مطالعه:
1 . حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید: یک ساعت تفکر از شصت‏سال عبادت برتر است .
2 . کاردیل می‏گوید: آنچه را می‏توان بعد از بیست‏سال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعت‏به ما می‏آموزد .
3 . دکتر مانفرد وسپل در کتاب «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقه‏مند کنم؟» به نکته بسیار زیبایی در ارزش مطالعه اشاره می‏کند . یادگیری، آموزش، رشد و تکامل شخصیت‏حتی در جوامع مدرن، با خواندن و نوشتن مرتبط است . در سده‏های اخیر که وسائل صوتی - تصویری پیشرفته و وسائل الکترونیکی مانند کامپیوتر و امکاناتی چون اینترنت و . . . یک حرکت دسته جمعی را برای قبضه نمودن جهان آغاز کردند، برخی از متخصصان، خبر از پایان دوره کتاب و کتابخوانی دادند . اما چه در مورد بزرگسالان و چه در مورد کودکان، با وجود افزایش توجه به وسایل ارتباط جمعی مذکور، میزان مطالعه عمومی کاهش نیافته است . این نکته بسیار قابل تاملی است .
4 . بارباراکینگ می‏گوید: نباید مطالعه روزانه را ترک کنیم; زیرا بدین وسیله می‏توانیم از میان ازدحام شتاب آلود زندگی روزمره، لحظه‏ای آرامش به دست آوریم .
5 . شکسپیر: کتاب بزرگ‏ترین اختراع بشر است .
6 . ریچارد استیل: مطالعه همان اثری را در وجود آدمی می‏گذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد می‏کند .
7 . مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعات سلامت‏بار به ساعات لذتبخش .
8 . همو می‏گوید: کتاب عمر دوباره است که می‏توان با مقداری پول تجربه تمام عمر بزرگ‏ترین عقلای عالم را تصرف کرد .
9 نکته در مکان مطالعه:
دکتر فیل ریس در کتاب «500 نکته درباره مطالعه‏» و دکتر عین الله خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» آورده‏اند:
1 . برخی افراد ترجیح می‏دهند در سکوت مطالعه کنند و برخی در سروصدا . بعضی صندلی راحتی را می‏پسندند و بعضی دراز کشیدن یا نشستن رسمی را . اصلا وسواس به خرج ندهید و در هر حالتی که راحت‏تر هستید مطالعه خود را آغاز کنید .
2 . اگر مکان مطالعه شما کمی آشفته و به هم ریخته است مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید; چرا که در این صورت در حین مرتب کردن اتاق به مطالبی که مطالعه کرده‏اید فکر خواهید کرد و زمان مفیدی را از دست نخواهید داد .
3 . گاهی اوقات از مکان‏های استثنایی و هیجان‏انگیز استفاده کنید تا مطلبی که مطالعه می‏کنید همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود; مثلا در یک شب بارانی با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخی و قدیمی به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید .
4 . اگر امکان داشته باشد موضوع مورد مطالعه شما با مکانی که انتخاب می‏کنید هماهنگی و سنخیت داشته باشد، به افزایش بهره‏وری شما کمک بسیار می‏کند . این هماهنگی همچنین شامل وجود ابزار و لوازم مورد نیاز نیز می‏شود .
5 . قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت عمده و ایده‏آل برای مکان مطالعه در ذهن خود لیست کنید تا راحت‏تر بتوانید آن را بیابید .
6 . در مکان مطالعه شما راهی برای خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد; چرا که توقف در مطالعه و چشم دوختن به بی‏نهایت در افزایش کارآیی مطالعه بسیار سودمند است . حداقل گاه گاهی به سقف اتاق خیره شوید!
7 . هیچ‏گاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصی مشروط نکنید; زیرا در این صورت بهانه‏ای می‏یابید که در سایر مکان‏ها از مطالعه بگریزید . به یاد داشته باشید که در حقیقت «مکان مطالعه جایی است که شما هستید» .
8 . دقت کنید میزان نور، دمای محیط، فرم صندلی و سایر شرایط در مکان مطالعه شما به گونه‏ای نباشد که شما را خواب آلوده کند .
9 . تهویه خوب و هوای پراکسیژن در مکان مطالعه شرطی حیاتی است .
10 نکته در روش مطالعه:
1 . به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمی‏توان از خواص مادرزادی دانست . برای قرائت، بدون شک پرورش خاصی لازم است .
2 . بهترین روش کتابخوانی در مجموع روشی است که خواننده در این کار بتواند زیبایی‏های چیزی را که می‏خواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آن‏ها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارست‏حاصل می‏گردد .
3 . در معانی کلماتی که برای نخستین بار به آن‏ها بر می‏خورید دقت کنید . بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانی را برای ما کشف می‏کند . همان زمان بهترین وقت‏برای رفتن به سراغ فرهنگ لغت است .
4 . امیل فاگه، نویسنده فرانسوی، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم . استقامت لجاجت نیست‏بلکه نوعی بردباری است که ذوق ما را می‏پرورد و درک ما را عمیق می‏کند .
5 . مون تنی، دانشمند شهیر فرانسوی، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانی نظرهایی بسیار بدیع و زیبا دارد . یکی از این عقاید آن است که برای وصول به عمق معنای یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمی داشته باشیم . یک اثر پربها ما را مدت‏ها سعادتمند می‏سازد . نمی‏توانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختی برسیم; هر چند در این یک‏بار دقت فوق العاده به کار بریم .
6 . همچنین وی معتقد است، اگر بخواهیم از کتابی که خوانده‏ایم نظر صائبی پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم . کتب خوب باب گفت‏وگوهای پرثمر را به روی ما می‏گشایند . این همان چیزی است که ما آن را مباحثه می‏نامیم .
7 . در کتاب «500 نکته درباره مطالعه‏» آمده است که یکی از روش‏های خوب مطالعه استفاده از یادداشت‏برداری است . فقط توجه کنید که به جای یادداشت، رونویسی نکنید! طرح‏های گوناگون بریزید . نکات مهم یادداشت را برجسته‏تر بنویسید . اگر مطلبی را درک نمی‏کنید، به صورت سؤال یادداشت‏بردارید .
8 . در کتاب «روش‏های تسریع در خواندن و درک‏» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتدای مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید . سپس عنوان‏ها و فهرست اجمالی کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتدای هر عنوان را مطالعه کنید; زیرا مهم‏ترین مطالب معمولا در همین خطوط اولیه هستند . در نهایت‏سایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید .
9 . از همان زمان مطالعه، برای به کار بستن آنچه می‏آموزید برنامه‏ریزی کنید . به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است‏» .
10 . بیکن جمله زیبایی در این باره دارد: «برخی کتب را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و قلیلی را هم باید جوید و هضم کرد! .
5 نکته در موضوع مطالعه:
1 . امام علی (علیه السلام) جستن دانشی را نیکو می‏شمارند که موجب اصلاح وجود آدمی گردد . «دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی است .»
2 . دکتر آدریل جانسون می‏گوید: ما وقت نداریم و نمی‏توانیم هر چه را که منتشر می‏شود بخوانیم . باید انتخاب کنیم; ولی اگر در این انتخاب خود را به دست تصادف بسپاریم، ممکن است‏به راه‏های پیموده شده برسیم و اگر در انتخاب خود بینا نباشیم، ممکن است در راهی بیفتیم که دیگران فرسنگ‏ها از آن را پیموده‏اند . بنابراین، بهتر است قبل از انتخاب موضوع مطالعه خود به چکیده مقالات و خلاصه آثار مهم در زمینه علمی که به آن علاقه‏مندیم سری بزنیم تا جایگاه خود را در موضوع مطلوب خود دریابیم .
3 . همچنین او عقیده دارد، هنگام انتخاب یک کتاب ابتدا از خود بپرسیم خصوصیات فکری ما و طبع کنجکاو و حساس ما که منبع بسیاری از شعف‏ها و حزن‏های ما است طالب چیست؟ شعر؟ روان‏شناسی؟ حکمت؟ هنر؟ بدین ترتیب، زمینه‏ای برای کار در موضوعی که بدان علاقه داریم فراهم می‏آوریم و حدودی برای خود ترسیم می‏کنیم; چه همان طور که گفتیم دانستن همه چیز غیر ممکن است .
4 . آندره مورو عقیده دارد، بعد از کتب آسمانی شریف‏ترین و مفیدترین کتاب‏ها بیوگرافی‏ها هستند . به قول رنه دکارت مطالعه یگانه راه آشنایی با بزرگان روزگار است که قرن‏ها پیش از این در دنیا به سر برده‏اند و اکنون زیر خاک منزل دارند .
5 . ارل . اف - رسکامون می‏گوید: چنان که در انتخاب دوست‏برای خود دقت می‏کنید، در انتخاب نویسنده نیز برای خواندن خود دقت کنید .
12 نکته در کارآیی مطالعه:
1 . کیفیت مطالعه را بالا ببرید . به روخوانی سطحی در حالت پراکندگی فکر قناعت نکنید . با مفهوم ومعنای مطلب ارتباط برقرار سازید تا آنچه را که مورد نیاز است‏به خوبی درک کنید .
2 . حجم مطالعه حواس شما را پرت نکند . مطالعه بیش‏تر و سریع‏تر تنها بهانه‏هایی برای بیش‏تر دانستن است . پس ابتدا آنچه را می‏خواهید بدانید و بفهمید برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت‏» و «بیش‏تر» وسوسه شوید .
3 . قبل از آن که از موضوع اصلی کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگری بپردازید، قسمت‏هایی را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید .
4 . حتما برای مطالعه خود برنامه‏ریزی داشته باشید . این که قصد یادداشت‏برداری دارید یا خیر، در مورد چه موضوعی باید تمرکز کنید، چه سؤالاتی در ذهن دارید که در این کتاب جواب آن‏ها را می‏جویید و . . . همه باید از قبل برنامه‏ریزی شده باشد .
5 . باید کتابی که مطالعه می‏کنید مختص به خود شما باشد تا به راحتی در آن علامت‏گذاری و نکته نویسی کنید . استفاده از مداد یا ماژیک رنگی به شما امکان می‏دهد تا در مراجعه مجدد به کتاب بهره بیش‏تر ببرید . هر چند نباید این خطوط رنگی استفاده شما از سایر خطوط کتاب را کاهش دهد .
6 . هنگام مطالعه همواره یک قلم در دست داشته باشید; زیرا مطالعه آنگاه کارآیی مطلوب می‏یابد که همراه با مطالعه سؤالات ذهن خود را با آموزه‏های کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید .
7 . میان مطالعه و سایر کارهای خود تعادلی به وجودآورید که هم از خواندن خسته و دلزده نشوید و هم تجربه و عمل را به بهره‏وری مطالعه خود بیفزایید .
8 . مطالعه پراکنده باموضوعات متنافر و متناقض موجب کاهش بهره‏وری شما می‏شود . حتی الامکان در نوع کتابی که برای مطالعه انتخابی می‏کنید مطالعات قبلی خود را در نظر آورید تا نظم فکری شما به هم نخورد .
9 . اگر بتوانید از هر کتابی که می‏خوانید نکات مهم و کلیدی آن را خلاصه‏برداری کنید، بر کارآیی مطالعه شما می‏افزاید . این راهکار آنگاه ارزشمندتر می‏شود که خواننده به زبان و عبارات خودش مطالب را یادداشت کند .
10 . به یاد داشته باشید علاقه و انگیزه در مورد مطلبی که برای مطالعه انتخاب کرده‏اید به بهره‏وری شما از آنچه می‏خوانید بسیار می‏افزاید .
11 . گاه مقرر ساختن یک پاداش مشروط برای مطالعه حجم خاصی از کتاب به هیجان و لذت مطالعه می‏افزاید و نوعی اثر تشویقی بر فرد می‏گذارد . این پاداش‏ها می‏تواند دیدن یک برنامه تلویزیونی، رفتن به مکانی خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتی خوردن یک خوراکی محبوب باشد; مشروط بر آن که میزان تعیین شده مطالعه شده باشد!
12 . رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانی نیز - همان گونه که می‏دانید - در کارآیی مطالعه شما کاملا مؤثر است .
8 نکته در تمرکز مطالعه:
دکتر خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتی چند را برای ایجاد تمرکز حواس لازم می‏داند:
1 . علاقه به موضوع مورد مطالعه یکی از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است .
2 . هماهنگی اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است; به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دست‏ها نباشد!
3 . برخی مسائل جسمی و روحی نیز می‏تواند تمرکز فرد را بر هم زند; مانند گرسنگی، تشنگی، سردرد یا سایر دردها، نگرانی و اضطراب .
4 . برخی مسائل محیطی نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصدای زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و . . . .
آقای حقجو در کتاب «روش‏های تسریع در خواندن و درک‏» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست می‏افزاید:
5 . یکی از مهم‏ترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است . این حالت‏سطح مطالعه را نازل می‏کند و تمرکز را بر هم می‏زند .
6 . یکی از مسائل قابل توجه دیگر سنگینی معده و سیری بیش از حد است . به قول حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «پری معده و سیری زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتی عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است .
7 . انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است; مثلا پس از استراحت‏خصوصا در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگی و کسالت نامناسب‏ترین تمرکز وجود دارد . البته در صبحگاهان لازم است قدری ورزش کرد تابدن آمادگی لازم را به دست آورد .
8 . نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگی از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوب‏ترند .
9 نکته در سرعت مطالعه:
1 . دکتر فیل ریس پیشنهاد می‏کند، اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتما ابتدا به فهرست مندرجات کتاب نظری دقیق بیندازید تا کلیت کتاب را به دست آورید .
2 . تند خوانی همیشه مناسب نیست . در مطالبی که به تعمق و تامل نیاز دارد اصلا نباید به کار گرفته شود .
3 . مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت می‏کند . برای افزایش سرعت‏سعی کنید عادت بلند خوانی کتاب راترک کنید .
4 . تمرین کنید، به جای درک لغت‏به لغت‏یک جمله، به درک گروهی لغات عادت کنید .
5 . به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک‏» یکی از عوامل کندخوانی برگشت است; یعنی آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند . این کار تمرکز فرد را از میان می‏برد و وقت زیادی را تلف می‏کند . هنگام مطالعه چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطور بالا و پایین دوری جوید .
6 . کسانی که با انگشت‏خط مورد مطالعه را دنبال می‏کنند، باید این عادت را ترک گویند; زیرا در تند خوانی فقط چشم کار می‏کند نه دست و نه زبان .
7 . نویسنده کتاب «مطالعه روشمند» بر این باور است که حتی تکان دادن سر هنگام مطالعه از سرعت مطالعه می‏کاهد . پس بهتر است این گونه بگوییم: در تند خوانی فقط چشم کار می‏کند نه دست، نه زبان و نه سر . برای دیدن همه صفحه کتاب اصلا به حرکت‏ سر نیازی نیست . صفحه، خود در دامنه بینایی قرار دارد .
8 . ایشان از مشکل دیگری به نام «خالی خوانی‏» نام می‏برد که عبارتست از سرگردانی چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابه‏لای خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه . این حالت را دیدن غیر مفید نیز می‏گویند و موجب کاهش سرعت مطالعه می‏شود .
9 . حتی نوع ورق زدن نیز به صرفه‏جویی در وقت کمک می‏کند . ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایی صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه برای تورق آماده باشد . کسانی که با دست راست و از گوشه پایینی صفحه ورق می‏زنند، از سرعت و تمرکز خود می‏کاهند .
5 نکته در محافظت از کتاب:
در کتاب «هنر کتاب خواندن‏» به چند نکته جالب توجه اشاره شده است:
1 . کتابی که جلد شده باشد، از کتاب بدون جلد بهتر و سالم‏تر باقی می‏ماند . این احتیاط را فوری و به محض خرید کتاب انجام دهید .
2 . کتاب‏های خودرا در قفسه‏های شیشه‏دار نگه‏داری کنید تا گرد و غبار هوا کم‏تر به کتاب‏ها آسیب برسانند .
3 . اگر چاره‏ای جز استفاده از یک کتابخانه روباز ندارید، حداقل گاه کتاب‏ها را از گرد و غبار پاک کنید و برای کاهش آسیب رسانی حشره بید کتاب‏ها را ورق بزنید و هوا دهید .
4 . استفاده از هواکش و تهویه مناسب در محل کتابخانه به عمر مفید کتاب‏های شما می‏افزاید .
5 . هنریش هین می‏گوید: هر کجا کتاب را بسوزانند، روزی انسان‏ها را خواهند سوزاند .

در این دنیای شتاب زده که با «بحران قرائت‏» روبه‏رو شده است، دردی از این عمومی‏تر نمی‏توان یافت که مردم کم می‏خوانند، سریع و شتاب زده می‏خوانند، بد می‏خوانند و . . . . این عبارت را دکتر جانسون در کتاب خویش به کار برده و بسیار ابراز نگرانی کرده است . واقعا سرنوشت کتاب و کتابخوانی به کجا خواهد کشید؟ او می‏گوید: «مردم گویی امروز از کتاب می‏ترسند . این بیماری متاسفانه عمومی و همه گیر شده و شاید بهتر باشد آن را بیماری ترس از کوشش نام نهاد .»
این آرزویی کهن و دیرینه بوده است که روزی بشر با تفکر و مطالعه انس گیرد و ساعات عمر خویش را با مطالعه پربرکت‏سازد; شاید حتی پیش‏تر از آن که سقراط بگوید: «جامعه وقتی به سعادت و فرزانگی می‏رسد که مطالعه کار روزانه‏اش باشد» .
ما نیز این گلگشت را با همان آرزو به پایان می‏بریم و به عنوان حسن ختام سخن دو تن از بزرگ‏ترین نویسندگان جهان و جمله‏ای زیبا از مولای متقیان علی (علیه السلام) را زینت‏بخش نوشتار می‏سازیم .
امام علی (علیه السلام) : هر کس اهل مطالعه باشد در سایه مطالعه کتب، به آرامشی بسیار والا دست می‏یابد که هرگز از او سلب نمی‏شود .
ویکتور هوگو: خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: یا کتاب‏های خوب و یا دوستانی که اهل مطالعه کتاب باشند .
تولستوی: در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابر باشد .

منابع:
هنر کتاب خواندن، آدریل جانسون .
500 نکته درباره مطالعه، فیل ریس .
مطالعه روشمند، عین الله خادمی .
روش‏های تسریع در خواندن و درک، محمد حسین حقجو .
چگونه فرزندم را به مطالعه علاقه‏مند کنم؟ ، مانفرد وسپل .
سلسله مقالات (دانش، مطالعه، کتاب)، حسین خنیفر .
4500 سخن از بزرگان، مجید اصلان پرویز .
اندیشه بزرگان، حسین رحمت‏نژاد .

افزایش کارآیی مطالعه

افزایش کارآیی مطالعه
 
20 نکته برای تمرکز حواس در هنگام مطالعه

تمرکز، در لغت به معنی تراکم، فشردگی مجموعه و چکیده و در اصطلاح، یعنی حفظ و نگه داری ، توجه و تمرکز حواس روی موضوعی معین بدون تمرکز، حواس یادگیری، مثمر ثمر نخواهد بود. همه ی افراد توانایی تمرکز دارند؛ چون تمرکز، امری نسبی است و کسی نمی‌تواند ادعا کند که کاملاً حواس پرت است و یا همیشه تمرکز حواس دارد. شاید شما تا به حال خیلی به حواس پرتی فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه، حواس آدم پرت می‌شود؟ ما نمی‌دانیم که شما برای این سؤوال خود چه جوابی پیدا کرده‌اید؛ اما پاسخ صحیح این پرسش را به شما می‌گوییم :
« حواس پرتی ، چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری وفعالیت».
ذهن شما، همواره می‌خواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر از آن چه اکنون انجام می دهید ، در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر احساس نمی‌کند که جای دیگر برود و در آن جا درگیر شود؛ اما اگر در انجام این کار ، درگیری ذهنی ایجاد نشود ، ذهن شما شتابان به جایی می‌رود تا خود را در آنجا مشغول کند و این، همان حواس پرتی است.
ایجاد تمرکز ، اکتسابی است
بیشتر افراد گمان می‌کنند که تمرکز ، یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ؛ در حالی که تمرکز، یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هرکس ، با هوش عادی خود، می‌تواند به آن دست یابد؛ پس گفتن این جمله که« من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم» ،کاملاً غلط است و همین ذهنیت نادرست، باعث می‌شود تا انسان نتواند از تمرکزی عالی برخوردار شود.
منشأ حواس پرتی
حواس پرتی یا منشأ ذهنی و درونی دارد و یا منشأ بیرونی و محیطی.
حواس پرتی درونی و ذهنی، عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه‌هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق و مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می‌کنند. این موانع، شامل مواردی از قبیل درد، رنج، غم و غصه، نگرانی؛ گرسنگی و تشنگی، سردی و گرمی ، ترس ، خشم، شادی، سر دردو... می‌باشد.
حواس پرتی بیرونی و محیطی، به محیط پیرامون فرد و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می‌شود ارتباط پیدا می‌کند؛ مانند نور شدید و ضعیف، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه‌ای صوتی و تصویری و نظایر اینها.
بیشتر حواس پرتی ها علل درونی دارند و به طبیعت فرد، ویژگی ها، حالات روحی و روانی و عادات فردی بستگی دارند. بی شک، حواس پرتی بیرونی، آسان تر از عوامل حواس پرتی درونی برطرف می‌شود. از این رو، می توان بدون توجه به عوامل محیطی، مانند سر و صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتی داخل سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد؛ اما نمی‌توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی فکر و اندیشه، با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد.
روش های تقویت تمرکز حواس
تمرکز حواس در هنگام مطالعه، کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است و کلید اساسی تمرکز حواس ، استفاده از روش هایی است که باعث تقویت و پرورش مهارت های لازم برای این کار است. بنابراین، بدون تمرکز حواس، ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد، ساعت ها وقت بگیرد؛ اما به خوبی فهمیده نشود و اثر مثبتی نداشته باشد. از این رو، کاربرد روش ها و فنونی که به خواننده کمک می‌کند تا به هنگام مطالعه، فعال باشد، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز هنگام مطالعه، افزایش می‌دهد. این روش ها عبارتند از:
1. طرح سؤوال
طرح سؤوال پیش از مطالعه ی دقیق ، فرد را وادار می‌کند تا به طور فعالانه و با تمرکز ، دقت کافی ، انگیزه و علاقه، به مطالعه بپردازد. طرح سؤوال هنگام مطالعه، یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمیق او را درگیر مطالعه می‌کند و سبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می‌شود. فرد برای یافتن پاسخ سؤوالات خود، بایستی تمرکز حواس خود را حفظ کند؛ زیرا در هنگام مطالعه، نمی‌توان بدون تمرکز، پاسخ سؤوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطلب وبا طرح سؤوال ، توان میزان فراگیری خود را ارزش یابی کرده ، به نقاط قوت و ضعف خود پی می‌برید. طرح سوال ، سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می‌شود و موجب می‌شود تا خواننده درمطالعات بعدی، برای از بین بردن نقاط ضعف خود، با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه کند.
2. تند خوانی
تندخوانی، باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه، باعث یادگیری بهتر می‌شود. فکر و ذهن قادر است هزاران کلمه در دقیقه از خود عبور دهد؛ ولی اگر سرعت مطالعه ما پایین باشد ، ذهن ، وقت اضافی می‌آورد و ناچار به این شاخه و آن شاخه می پرد و در نتیجه، حواس پرتی ایجاد می‌شود. مطالعه سریع یا تندخوانی ، فرصت جولان به ذهن نمی‌دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می‌شود.
3. خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی، مبتنی بر یک نمونه‌گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات . در این روش ، خواننده ، مطالب را سازمان بندی می‌کند و آن گاه هدف از مطالعه خود را مشخص کرده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می‌زند و سپس از طریق سؤوال کردن، کنجکاوی، علاقه ، دقت و تمرکزحواس خود را افزایش می‌دهد .
4. جدیت در مطالعه
به محض نشستن پشت میز مطالعه، خواندن را با جدیت شروع کنید؛ زیرا اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید، تمرکز حواس زود به دست می‌آید. این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که « فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند، با برداشتن قدم اول، امکان پذیر است». شک و تردید، موجب حواس پرتی یا ایجاد تخیلات واهی می‌شود. اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند. تصمیم بگیرید و مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید. در این زمان، از مطالعه دست نکشید و به مطالعه ادامه دهید؛ اما زمان مطالعه را طولانی نکنید. بیهوده وسواس به خرج ندهید و بهانه تراشی نکنید. به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می‌توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه، دچار حواس پرتی نشوید.
5. استفاده از راهنما به هنگام مطالعه
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک راهنما، چون انگشت سبابه ، مدادو ... به هنگام مطالعه است. زیرا استفاده از یک راهنما هنگام مطالعه، باعث تمرکز حواس بهتر ، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت برای دوباره خواندن و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می‌شود.
6. خط کشیدن زیر مطالب مهم
استفاده از این روش، یکی از شایع‌ترین روش هایی است که اغلب دانشجویان از آن استفاده می‌کنند. هنگام مطالعه، با استفاده از یک مداد، مطالب مهم و اساسی را علامت گذاری کنید؛ زیرا برای مشخص نمودن مطالب مهم و اساسی،خط کشیدن زیر آنها لازم است.
7. داشتن علاقه به مطالعه
علاقه به مطالعه، یکی از شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس ، هنگام مطالعه است. وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می‌شود، خود به خود بر آن تمرکز می‌کند؛ بیشتر دقت می‌کند و به راحتی مطالب را به حافظه می‌سپارد و بعد هم خیلی راحت آن را به خاطر می‌آورد. سعی کنید با ایجاد انگیزه‌های نیرومند و در نظر گرفتن هدف‌هایی که برایتان مهم و جالب توجه است، نسبت به مطالعه، شوق و علاقه پیدا کنید. موقعیت هایی را که نمی‌توانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید، تجزیه و تحلیل کنید؛ احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون می‌کند . افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که می‌توانید، به طور منطقی ، تعبیر و تفسیر کنید.
8. تعیین زمان و مکان مطالعه
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس، این است که مطالعه در ساعتی از روز انجام گیرد که برای فرد مناسب تر است؛ اما تخمین مناسب ترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فرد بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه ، با خیال راحت و آسوده مطالعه کنند. اما برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند و به مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه، باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه، برقراری تمرکز، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می‌شود.
9. یاد بگیر که بگویی نه
زمانی که تصمیم گرفتید مطالعه کنید، اما دوستان یا هم اتاقی های شما درخواست می‌کنند که دور هم جمع شوید، هنر گفتن نه را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است، می‌توانید روی در اتاق مطالعه ی خود بنویسید: لطفاً « مزاحم نشوید». اگر موفق نشدید می‌توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد که شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود.
10. ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت
مطالعه ی عمیق‌ و یاد گیری ثمر بخش، وقتی حاصل می شود که فرد، تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند؛ زیرا اعتماد به خود، مهارت و نیرو را افزایش داده، مغز را سالم تر می‌کند . وقتی می‌خواهید کاری انجام دهید، از گفتن کلماتی مانند نمی‌خواهم، نمی دانم و نمی توانم، بپرهیزید و جمله ی « این کار محال است» را از دفتر زندگی خود خط بزنید. ترس ، بدگمانی و بی اراده‌گی را از خود دور کنید و هرگز به خود اجازه ندهید تا هیجانات افکار منفی، شما را در خود غرق سازد. و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرار کنید که قادر به انجام هر کاری هستید و بدین طریق ، تفکر مثبت را در خود پرورش دهید.
قوی بودن اعتماد به نفس ، احساس شعف و شادی را در شما به وجود می‌آورد و در حالت شادمانی ، از تمرکز حواس خوبی برخوردار می‌شوید؛ بهتر فکر می‌کنید؛ بهتر مطالعه می‌کنید و نتیجه، کارتان بهتر می‌شود. « مارگات کوربت» می‌نویسد:« انسان در بحر اندیشه های خوشایند، حافظه‌ای بهتر پیدا می‌کند و ذهن در حالت آرامی قرار می‌گیرد و میل به یادگیری را در خود به وجود می‌آورد». از این رو ، خودپنداری مثبت ، مهم ترین کمک برای تمرکز و یادگیری است. اگر بتوانیم تصورات غلط و منفی را از خود دور و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می‌توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم.
11. عدم هماهنگی اراده و تخیل خواننده، مانع تمرکز است
اگر تخیل خواننده با اراده اش هم سو نباشد، خواننده نمی‌تواند تمرکز حواس کافی و لازم داشته باشد. در روان شناسی ، ثابت شده است که در این تضاد، قدرت تخیل، قوی تر از قدرت اراده است . وقتی دانشجویی کتابی را باز می‌کند و به مطالعه ی آن اقدام می‌کند،پس از مدت کوتاهی، افکاری به ذهنش خطور می‌کند؛ مثلاً با دوستانش فوتبال بازی کند یا با هم به سینما بروند یا فلان فیلم را تماشا کند . این تخیلات ، باعث می‌شود تا خواننده ، تمرکز خویش را از دست بدهد و سرانجام ازخواندن کتاب منصرف شود. برای غلبه بر این مشکل، خواننده وقتی مایل به مطالعه درباره ی موضوعی خاص باشد، بهتر است خود را در حال و هوای مخصوص آن موضوع قرار دهد؛ مثلاً اگر کتاب شعری می‌خواند، خود را در حال و هوای شاعردر هنگام سرودن یا خواندن شعر قرار دهد و اگر کتاب پزشکی می‌خواند، خود را در حال و هوای پزشک در هنگام معالجه ی بیمار قرار دهد تا از این طریق، خیال و اراده را با هم هماهنگ کند. تا زمانی که آهنگ تخیل و اراده هماهنگ باشند تمرکز حواس حفظ می‌شود.
12. کاستن حواس پرتی های ناشی از شرایط بدنی
خواب نامنظم و فعالیت ها و عادات غذایی نادرست، می توانند از علایم و مشکلات مربوط به تمرکز باشند؛ به عنوان مثال، سنگینی معده و سیری بیش از حد، یکی از زمینه های عدم تمرکز به هنگام مطالعه است. شما باید از خوردن غذاهای پر حجم خودداری کنید؛ زیرا با سرازیر شدن خون به سمت دستگاه گوارش، از بنیه ی حسی و ذهنی شما کاسته می‌شود. هم چنین باید بدانید که صبحانه کافی و مقوی ، نقش مهمی در ایجاد و برقراری تمرکز حواس در طی روز خواهد داشت. در اولین غذای روز، همراه با کربوهیدرات ،پروتیین، نیز میل کنید؛ مثل تخم مرغ ، ماهی، پنیر یا خشکبار. سعی کنید به این ضرب‌المثل عمل کنید: « صبحانه مانند پادشاهان، ناهار را مانند شاهزاده‌ها و شام را مانند فقرا صرف کنید».
13. یادداشت برداری هنگام مطالعه
یادداشت برداری ، نوعی تکرار درست است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطلب می‌شود. یادداشت برداری خوب، کاری جدی و فعال است که موجب اندیشیدن می‌شود. برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن، هماهنگی چشم و مغز (به منزله ی نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی) عاملی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت کرده، فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می‌دهد.
14. برای تمرکز حواس، به دنبال سکوت مطلق نباشید
یکی از باورهای بسیار نادرست برخی از شما این است که برای تمرکز حواس، باید در سکوت مطلق باشید. واقعیت این است که هر چه محیطی ساکت تر باشد، برای تمرکز حواس بهتر است و ما محیطی را برای مطالعه انتخاب می کنیم که سر و صدای کمتری داشته باشد؛ اما به هیچ عنوان نباید در جست و جوی محیطی باشیم که سکوت مطلق بر آن حکمفرما باشد. بهترین مکان برای مطالعه ، جایی است که سر وصدا در آن از بقیه ی جاهای موجود کمتر باشد؛ مثلاً اکنون می‌خواهید مطالعه کنید و تنها مکانی که در اختیار دارید ، اتاقی است که در آن تلویزیون روشن است؛ مسلماً این محیط، ایده‌آل نیست؛ اما شما در دورترین نقطه ی اتاق از تلویزیون و پشت به آن بنشینید و مطالعه کنید. در این حالت، شما از بهترین شرایط ممکن برای مطالعه استفاده کرده‌اید. مطالعه در جای کاملاً ساکت ، غلط است؛ زیرا اگر شما این گونه به محیط بسیار ساکت عادت کنید، شرطی می‌شوید و فقط در چنین مکان هایی می‌توانید مطالعه کنید و آن وقت در محیط های دیگر، با کوچک ترین سر و صدایی ، تمرکز حواس شما به هم می‌ریزد و ایجاد تمرکز دوباره برایتان بسیار مشکل است.
15. نظم مکانی، تمرکز حواس را تقویت می‌کند
اخیراً ژاپنی ها تحقیقات جالبی را روی یک گروه هزار نفری انجام داده اند. در این تحقیق، کودکان ده ساله‌ای که از بهره ی هوشی، استعداد و توانایی ذهنی نسبتاً یکسانی برخوردار بوده‌اند، هر کدام در محیط متفاوتی از دیگران قرار گرفتند. محیط مطالعه ی نفر اول، بسیار در هم ریخته و شلوغ بود. اتاق نفر دوم ، آشفتگی نسبتاًکمتری داشت و اتاق نفر سوم نسبت به نفر دوم، کمی منظم تر و با وسایل کمتری بود وبه همین ترتیب تا نفر هزارم که اتاق بسیار منظم و مرتبی، با حداقل وسایل داشت؛ کتابهای یکسانی به همه دادند و به هریک ، فرصت مناسبی برای مطالعه در اتاق های مخصوص داده شد. بعد از پایان زمان تحقیق، نتیجه ی تحقیق این گونه بود: میزان مطالعه، بازدهی ، میزان به خاطرسپاری و تمرکز با میزان نظم و ترتیب اتاق ها ، نسبت مستقیم داشت؛ یعنی هر فردی که در اتاقی با اسباب و وسایل کمتر، مرتب تر و منظم تری قرار گرفته بود، بازدهی کمّی و کیفی بیشتری را در مطالعه ی خود نشان می‌داد. «شاکتی کوالن» در کتاب بازتاب های نور، می‌نویسد: « هر وضعیت درونی، انعکاسی بیرونی و محیطی دارد و هر وضعیت محیطی، بازتابی درونی»؛ یعنی وضعیت منظم پیرامون شما، به نظم فکری و درونی شما کمک می‌کند. بنابراین، قبل از مطالعه، دو سه دقیقه هم که شده، به مرتب کردن اتاق یا میز مطالعه ی خود بپردازید و این مسأله را جدی بگیرید.
16. بهره‌برداری از تکنیک « حالا این جا باش »
به احتمال زیاد، این فن ساده و فریبنده، بسیار مؤثر است؛ یعنی هر وقت متوجه می‌شوید که فکرتان از موضع منحرف شده، به خودتان بگویید حالا این جا باش و به آرامی توجه‌تان را به جایی که می‌خواهید، برگردانید؛ برای مثال، شما در کلاس درس هستید و توجه‌تان از سخنان استاد به تکالیفی که دارید یا به قرار ملاقاتتان معطوف می‌شود. در این هنگام، به خودتان چنین بگویید: « حالا این جا باش» و دوباره حواستان را متمرکز کنیدو تمرکزتان را به سخنان استاد برگردانید و تا جایی که ممکن است ، این حالت را حفظ کنید. اگر شما فردی طبیعی باشید، چه بسا این کار را صد بار در هفته انجام دهید؛ اما پس از مدتی، درخواهید یافت که هر روز نسبت به قبل، ، فاصله ی زمانی بین منحرف شدن افکارتان بیشتر می‌شود. بنابراین، صبور باشید و آن را حفظ کنید و ببینید که پیشرفت خواهید کرد.
17. تسلیم حواس پرتی های بیرونی نشوید
وقتی در اتاقی نشسته اید، اگر شخصی در را محکم و با سر و صدا بست، رویتان را به سمت او برنگردانید ؛ بلکه ذهنتان را به آن چیزی که مقابل شماست، متمرکز سازید. این کار را در موقعیت های متعدد، مانند موارد زیر تمرین کنید:
در کلاس های درس بگذارید افراد بیایندو بروند و سرفه کننده؛ بدون این که کوچک ترین نگاهی به آنها بکنید؛گویی آن جا نیستیدو بین خودتان و استاد، تونل برقرار کنید. وقتی با کسی در حال گفت و گو هستید، توجه‌تان را به اومعطوف کنید؛ به صورتش بنگرید و به گفته‌هایش توجه کنید و بقیه دنیا را از ذهنتان بیرون کنید.
18. یادداشت عوامل حواس پرتی
شما اگر حتی بهترین شیوه ی مطالعه را در پیش گرفته باشید . هیچ گاه عوامل حواس پرتی‌تان به صفر نمی‌رسد؛ زیرا ممکن است بعد از مدتی تمرین، حواس پرتی شما تا حد فوق العاده زیادی کم شده باشد؛ اما برخی از اوقات ، افکار دیگری غیر از موضوع مطالعه، به سراغ ذهن شما می‌آید و حواستان را پرت می‌کند. بهترین و مؤثرترین راه برای مقابله با این حواس پرتی باقی مانده، نوشتن آنها بر روی یک برگ کوچک کاغذ و اختصاص دادن زمانی برای فکر کردن درباره ی این مسایل است. اگرشما در اوج مطالعه، ناگهان به خاطر می‌آورید که امشب حتماً باید به دوست خود تلفن بزنید. از این لحظه به بعد، شما هر قدر هم که سعی کنید فکر خود را بر روی مطالعه متمرکز کنید، اندیشه ی تلفن کردن به دوستتان و این که « مبادا فراموش کنم»، ذهن شما را آشفته می‌کند و شما را آزار می دهد. در نتیجه، شما از همان لحظه ، تمرکز حواس خود را از دست می‌دهید؛ اما اگر به محض آن که این اندیشه به ذهن شما راه یافت، آن را بر روی کاغذی بنویسید، دیگر خیالتان راحت می‌شود و می‌توانید به مطالعه ی متمرکز خود ادامه دهید. یادتان باشد که حواس پرتی را نیز مانند نکات مهم کتاب که فرا می‌گیرید و ثبت می‌کنید، باید جایی تخلیه کنید. اگر ننویسید و بگویید باشد برای بعد، توانایی ذهنی خود را کم کرده‌اید. هر چیزی را که در حین مطالعه به خاطرتان می‌آید و عامل مزاحم تلقی می‌شود، گوشه‌ای یادداشت کنید و بار ذهنی مربوط به آن را تخلیه کنید.
19. کنترل صحبت با خود به هنگام مطالعه
خیلی ها نمی‌دانندکه ما به هنگام انجام تکالیف ، به شکل خاموش، با خودمان صحبت می‌کنیم. صحبت با خود، می‌تواند فعالیت ها و رفتارهایی را در ما برانگیزد و ما را مورد تشویق قرار دهد و به سر و سامان دادن آن چه بعد انجام می‌دهیم، کمک کند. ما از طریق صحبت با خود، بر جریان پیشرفت خود نظارت می‌کنیم؛ اما اگر همین گفت و گوی با خویش، بیش از اندازه ارزش‌یابانه یا انتقادی صورت گیرد، بر تمرکز، اثر منفی می‌گذارد. آیا تا به حال تجربه ی نگارش یک مقاله را داشته‌اید که در همان سطر اول آن گیر کرده، ناکام شده باشید؟ در این کار، مقصر اصلی، یک ویراستار درونی بسیار سخت‌گیر بوده است. مقایسه ی توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط در مورد مدت و کیفیت تمرکزی که باید داشته باشید، می‌تواندمسؤول شکل گیری یک گفت و گوی منفی با خویش باشد. با کمی تمرین، شما می‌توانید هر قضیه ی مختل کننده درونی را اداره کنید.
20. انتخاب زمان مناسب
پس از استراحت، به ویژه صبحگاهان ، بهترین حالت تمرکز و ساعات خستگی و کسالت، نامناسب ترین اوقات برای تمرکزند؛ البته هنگام صبح ، لازم است قدری ورزش کنید تا بدن، آمادگی لازم را به دست آورد.
برای مطالعه ی بیشتر، به کتاب‌ها و سایت های زیر مراجعه کنید:
1. دکتر عبدالله خادمی، مطالعه ی روشمند.
2. مجتبی حورایی ، مطالعه ی موفق با تمرکز.
3. www.irib.ir/amozesh
4. www.mashal.org .
سید مهدی موسوی زاده/ماهنامه فرهنگی اجتماعی دانشجویی پرسمان،آبان ماه 1385 ،شماره ی 50 ، صص 36 – 34

از سرعت خود نکاهید

از سرعت خود نکاهید
 
جهان امروز ما، جهان سرعت است و روز به روز نیز بر این سرعت افزوده مى‏شود. براى این که از این کاروان علم و زندگى، عقب نمانیم، باید با آخرین روش‏هاى دست‏یابى به دانش آشنا شویم و از آن، براى استفاده صحیح و بیشتر از استعدادها و توانایى‏هاى خدادادى‏مان بهره ببریم. یکى از این روش‏ها، تندخوانى است. تحقیقات نشان داده است که با خواندن سرعت متوسط دویست کلمه در دقیقه، به جاى هزار کلمه در دقیقه، مردان و زنان با تحصیلات عالى، پنج بار آهسته‏تر از آن چه که لازم است، مى‏خوانند؛ یعنى اگر آنها از توانایى حقیقى و بالقوه خویش استفاده کنند، خواندن کتابى که پنج ساعت طول مى‏کشد، به شصت دقیقه یا کمتر کاهش مى‏یابد.
ما در این مقاله، قصد داریم تا شما را به طور کلى و اجمالى، با فواید و مهارت‏هاى تندخوانى آشنا کنیم؛ اما اگر مى‏خواهید مهارت ویژه‏اى در این زمینه کسب کنید، باید به کتاب‏هایى که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید و از همین امروز تمرین کنید.
آیا یک فرد معمولى مى‏تواند «تندخوان» شود؟
بلى، به دلیل این که تحقیقات علمى نشان مى‏دهد که مغز یک انسان سالم، مى‏تواند هر بار گروه کلمات یا شبه جمله‏ها را به همان خوبى تک کلمه‏ها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسان‏تر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمى‏خوانیم؛ بلکه آن را براى درک شبه جمله‏هایى که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه مى‏کنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آن ماشین سفید کنار جاده پارک کرد»، خیلى دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزى بیشترى از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معناى آن را به معنى کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافى مى‏رسد؛ در حالى که خواننده سریع که هر بار مجموعه‏هاى معنى‏دار (شبه‏جمله‏ها) را مى‏بیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام مى‏دهد.
بنابراین، مزیت فوق‏العاده تندخوانى، انجام کار فیزیکى کمتر، توسط چشمان بر روى هر صفحه مى‏باشد. در این صورت، به جاى حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روى هر صفحه انجام مى‏دهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته مى‏کند، به انجام مى‏رساند.
بررسى باورهاى غلط در زمینه تندخوانى‏
«فرد تندخوان، قادر به احساس و درک مطلب نیست».
این باور، غلط است؛ بلکه عکس این مطلب درست است؛ یعنى خواننده کند، به خاطر توقف‏ها و شروع‏هاى مکرر و پیشرفت متزلزل، امکان زیادى دارد که بى‏حوصله شود؛ تمرکز حواس خود را از دست بدهد؛ حضور ذهنش کاهش یابد و از درک معنى آن چه که مى‏خواند، عاجز بماند؛ ولى کسى که عادت کند شبه جمله‏ها را با هم ببیند، به طور طبیعى مفهوم آنها را هم به همراه یکدیگر درک مى‏کند. از طرف دیگر، تندخوانى، باعث مى‏گردد تا مطالب کم‏اهمیت، زودتر شناخته شوند و بر مطالب مهم، تأکید ورزیده شود. از این رو، درک تمام مطلب، براى خواننده سریع، خیلى آسان‏تر و دامنه‏دارتر از درک مطلب، براى خواننده کند مى‏باشد.
«خواندن بیش از 500 کلمه در دقیقه، ممکن نیست»!
این جمله، غلط است؛ زیرا با توجه به این حقیقت که در هر توقف مى‏توانید تا حد شش کلمه را زیر دید قرار دهید و این واقعیت که قادرید در هر ثانیه تا چهار توقف را انجام دهید، بدین معنى است که به راحتى مى‏شود سرعتى تا حد 1000 کلمه در دقیقه را به دست آورد.
«سرعت بیشتر، تمرکز حواث کمترى را به دنبال دارد».
خیر، زیرا هر چه سریع‏تر حرکت کنیم، نیروى جنبشى بیشترى را جمع کرده، تمرکز بیشترى پیدا مى‏کنیم. سرعت‏هاى خواندن متوسط، طبیعى نیست؛ بلکه آنها سرعت‏هایى هستند که با آموزش‏هاى ابتدایى نادرست خواندن، همراه با اطلاعات غیر کافى از طرز کار چشم و مغز، در سرعت‏هاى متفاوت، حاصل آمده‏اند.
فواید تندخوانى
1. یکى از مهم‏ترین سودهاى تندخوانى، این است که شخص تندخوان، داراى ذهنى فعال و حساب‏گر مى‏شود و با همه چیز، دقیق و حساب شده برخورد مى‏کند؛ سکون، از زندگى‏اش رخت برمى‏بندد و همیشه و ناخودآگاه، فعال و پویاست.
2. یکى دیگر از آشکارترین اثرهاى تندخوانى، صرفه‏جویى در وقت است. صرفه‏جویى در وقت، باعث مى‏شود تا وقت‏هاى اضافى پیدا کنید و از آن وقت‏ها، براى مطالعات جنبى دیگر و کارهاى شخصى‏تان بهره ببرید و حتى درس‏هاى دانشگاه را بهتر و کامل‏تر بخوانید. بیشتر ما از نداشتن وقت کافى، براى انجام کارهاى مورد علاقه‏مان شکایت داریم. اگر شما هم تا امروز چنین مشکلى داشته‏اید و یا به مطالعه، زیاد علاقه‏مندید، ولى نمى‏توانید به همه مطالب جالب مورد نظر خودتان برسید، بدانید که با تندخوانى، قادر خواهید بود به ساعات بیشترى براى مطالعه دست یابید.
3. تندخوانى، کارآیى و خلاقیت فرد را بالا مى‏برد. شخص تندخوان، با هر مسئله‏اى، به راحتى برخورد مى‏کند و آن را از پیش پاى خویش برمى‏دارد. دانشجویى که به مهارت تندخوانى دست یافته، از زندگى فوق‏العاده‏اى برخوردار مى‏شود؛ زیرا تندخوانى، رابطه مستقیمى با دانش زیاد و درک صحیح - که از تندخوانى به دست مى‏آید - دارد. کسانى که سریع‏تر مى‏خوانند، بهتر نیز مى‏فهمند و راه پیشرفت برایشان همواره باز است.
موانع تندخوانى
موانعى را که بر سر راه سرعت عمل مغز در موقع خواندن ایجاد مى‏کنیم، اصطلاحاً «راه‏بندان» مى‏نامیم. حال باید ببینیم که این راه‏بندان‏هاى خواندن، چه چیزهایى هستند؛ از کجا ناشى مى‏شوند و چگونه مى‏توان آنها را رفع کرد.
الف) تلفظ و لب خوانى
اگر شما این مشکل را داشته باشید، به هنگام مطالعه، به جاى خواندن بى‏صدا، صداى کلمات را در گلو ایجاد مى‏کنید (اداى صوت یا تلفظ) و یا آن که لب‏ها را بدون صدا حرکت مى‏دهید (لب‏خوانى)؛ مثل این که کلمات را براى خود با صداى بلند مى‏خوانید و از این طریق، مغز خود را وادار مى‏کنید که مطالب را با سرعتى در حد سرعت حرف زدن، جذب کند که این سرعت، براى خواندن بى‏صدا، فوق‏العاده کم است.
ب) کمک اضافى‏
کمک اضافى، چنانچه به صورت جزء اصلى عمل خواندن درآید، جزء راه‏بندان‏ها به شمار مى‏آید و در حد شدید خود، باعث کندى حرکت چشم و عمل ذهن، در انجام عمل خواندن خواهد شد. کمک اضافى، اصطلاحاً به عمل با انگشت نشان دادن کلمه به کلمه مطلب مورد مطالعه و یا لغزاندن یک لبه صاف مانند خطکش از بالا به پایین و مشخص کردن کامل هر سطر مورد مطالعه مى‏باشد که در چنین وضعى، به مغز خود کمک اضافى را تحمیل کرده‏اید و باعث مى‏شود که در موقع خواندن، فکر شما، متکى به این عمل اضافه شود و هرگز نتواند به طور مستقل عمل کند.
ج) واپس‏نگرى ‏
کسانى که گرفتار این عیب هستند، نمى‏توانند بدون برگشت‏هاى مجدد بر روى کلمات و عبارات خوانده شده، به خواندن ادامه دهند و یا بدون عقب‏نگرى‏هاى مکرر از ابتدا تا انتهاى هر سطر را با نگاه طى کرده، به سر سطر بعد بروند. بارها اتفاق مى‏افتد که این افراد، پس از پایان هر سطر، دوباره به همان سطر برگشته، گاهى پس از خواندن چند کلمه و احیاناً تا نزدیکى‏هاى آخر همان سطر، متوجه اشتباه خود شده، به سر سطر بعدى مى‏روند.
اکثر ما، اغلب به هنگامى که مایلیم جمله‏هایى را که خوانده‏ایم، دوباره خوانده یا در مواردى که تمرکز کافى و حضور ذهن نداشته‏ایم، دوباره به عقب برگشته و قسمتى از مطلب خوانده شده را دوباره با دقت بیشترى بخوانیم، اقدام به واپس‏نگرى مى‏کنیم؛ ولى اگر این واپس‏نگرى‏ها را کنترل نکنیم، به صورت عادت بسیار بدى در خواهد آمد. تصور کنید که اگر قرار باشد هر بار یک کلمه یا یک عبارت یا قسمتى از یک سطر را که خوانده‏ایم، دوباره خوانده، باز به عقب برگشته، دوباره و سه باره بخوانیم و یا این که پس از خواندن هر سطر، به جاى رفتن به سر سطر بعدى، هر بار تا نیمه‏هاى همان سطر را خوانده، متوقف شده، دنبال سر سطر بعدى بگردیم، چگونه رشته مطلب را گم مى‏کنیم و چقدر از سرعت، باز خواهیم ماند.
د) تلفظ در ذهن‏
این اشتباه دیگرى است که تقریباً همه گرفتار آن هستند. لب‏ها بى‏حرکتند و ارتعاشى در گلو احساس نمى‏شود؛ ولى کلمات را در مغز خود تکرار مى‏کنیم؛ یعنى گرفتار چیزى هستیم که اصطلاحاً مى‏توان آن را «حرف زدن ذهنى» نامید. لازم به تکرار است که هر چیزى که شباهت به خواندن با صداى بلند داشته باشد، مغز را از به دست آوردن سرعتى که قادر به رسیدن به آن است، باز خواهد داشت. باید اعتراف کرد که از میان بردن کامل این نقص، تقریباً ممکن نیست و در حال عادى، لزومى هم ندارد (مگر آن که سرعت‏هاى فوق العاده زیاد در خواندن، مورد نظر باشد). با این حال، هنگام خواندن، هر قدر تلفظ در ذهن خود را کاهش دهید، به همان نسبت، خواندن خود را سرعت بخشیده‏اید.
ه) معکوس‏بینى‏
این مشکل، اغلب در خواندن کلمات انگلیسى اتفاق مى‏افتد؛ مثلاً No را On خوانده یا Saw را Was تصور مى‏کنیم و مى‏خوانیم. در خواندن فارسى نیز به ندرت کلماتى هستند که معکوس خوانده مى‏شوند؛ ولى ما فارسى زبانان، بیشتر در خواندن اعداد و محاسبات با این مشکل مواجه مى‏شویم؛ مثلاً عدد 45 را 54 و یا 32 را 23 تصور مى‏کنیم و مى‏خوانیم یا محاسبه مى‏کنیم. این اتفاق، اغلب به خاطر از راست به چپ خواندن مغز است و فراموش مى‏کنیم که کلمات انگلیسى و اعداد را باید از چپ به راست خواند. این مشکل، اغلب ایجاد سردرگمى کرده، خود موجب ایجاد مشکلات دیگرى مى‏شود که به آنها اشاره کردیم.
و) عدم توانایى استفاده از میدان دید چشم
در اتاقى که نشسته‏اید، به روبه‏رو نگاه کنید و به شیئى‏اى در مقابل خود (مثلاً پنجره) نگاه کنید؛ در حالى که به دستگیره وسط پنجره نگاه مى‏کنید، گوشه‏هاى دیوارهاى دو طرف و تابلوى روى دیوار سمت چپ و در اتاق را که در دیوار سمت راست قرار دارد، مى‏بینید. به همین طریق، هر سطر مطلب مورد مطالعه، به راحتى در میدان دید شما واقع مى‏شود و براى انجام پرش‏هاى لازم، کافى است که فقط چشم خود را حرکت دهید. بنابراین، از حرکت دادن سر خود، خوددارى کنید و در غیر این صورت، چون سر نمى‏تواند با سرعت فکر حرکت کند، راه‏بندانى براى خواندن، ایجاد مى‏کند.
چگونه این راه بندان‏ها از بین مى‏روند؟
خوشبختانه این مشکلات، جزء آن دسته از ناتوانى‏هاى خواندن هستند که مى‏توان به سرعت آنها را از بین برد. از یک نظر، تمام راه‏بندان‏ها، احتیاج به از میان بردن ندارند و گاهى نمى‏توان آنها را به کلى از میان برد. مى‏دانیم که بسیارى از خوانندگان، عادت به خواندن مطلب مورد مطالعه در ذهن خود دارند. اگر توانستید تا حدودى عادت درذهن‏خوانى خود را کاهش دهید که بسیار مفید است. اگر این عادت زیاد عمیق نباشد، سعى کنید تا آن جا که مى‏توانید، در کم کردنش بکوشید؛ ولى نگران آن نباشید و سایر قسمت‏ها را درست انجام دهید و زیاد به خود فشار نیاورید.
در مورد لب، انگشت، حرکت سر و دیگر کندکننده‏هاى جسمى، بحثى نیست. هر کدام که هنوز باعث کندى خواندن شما مى‏شوند، باید از بین بروند که آن هم کارى بسیار آسان است.
به طور کلى، تمرین لازم است. هر گاه قانع شدید که هر کدام از راه‏بندان‏ها دیگر مانع سرعت خواندن شما نیست و به قدر کافى کاهش یافته است، وقت خود را براى نابودى کاملش صرف نکنید و به جاى آن، وقت خود را صرف انجام تمریناتى کنید که مربوط به مشکلات اساسى شماست. در شدیدترین موارد، اگر به مدت دو تا سه هفته، روزى فقط چند دقیقه را صرف تمرین کنید، مسلماً عادات غلط خود در نحوه خواندن را از بین خواهید برد.
راه‏هاى علاج بدون کمک دیگران‏
الف) علاج تلفظ و لب خوانى
براى علاج تلفظ، باید محل تولید صدا را پیدا کنید. براى این کار، به طریق زیر عمل کنید:
دو انگشت دست خود را در دو طرف سیب گلوى خود قرار دهید و هوا را به طور مداوم از میان لب‏هاى خود خارج کنید. آیا ارتعاشى احساس مى‏کنید؟ خیر. حالا هر آهنگى را که میل دارید، در گلو با صداى «هوم هوم» بنوازید. آیا ارتعاش وِزوِز مانندى را زیر دو انگشت خود احساس مى‏کنید؟ این، همان مشکلى است که مى‏خواهید آن را در موقع مطالعه آرام، از بین ببرید. اگر نمى‏توانید آن را مهار کنید (از میان ببرید)، در موقع خواندن، هوا را از دهان خود خارج کنید.
راه‏هاى زیادى نیز براى از بین بردن لب‏خوانى وجود دارد. پیشنهادهاى زیر را آزمایش کنید و هر کدام را که براى خود مناسب‏تر یافتید، به کار برید:
1. بین لب‏هایتان و نه بین دندان‏ها، چیزى را که به قدر کافى سنگین باشد و براى نگهدارى آن، ناچار به فشار روى لب‏ها باشید، قرار دهید و خواندن را ادامه دهید.
2. لب‏ها را محکم به هم فشرده، در همان حال، زبان را محکم به سقف دهان بچسبانید.
3. لب‏ها را به حال سوت زدن گرد کنید و هوا را به بیرون بفرستید؛ ولى سوت نزنید.
توجه کنید که این حالات مصنوعى را به طور موقت و تا هنگامى که بر «راه‏بندان» فائق نیامده‏اید، ادامه دهید و این، شامل تمام دستوراتى است که براى معالجه، در این قسمت پیشنهاد مى‏شود.
ب) مداواى کمک اضافى
براى ترک عادت خط بردن (مشخص کردن سطرها و کلمات با انگشت) در موقع مطالعه، بهترین راه آن است که در موقع مطالعه، کتاب را با دو دست نگه دارید تا عادت نامطلوب خود را فراموش کنید و بدین طریق، مشکل را با جلوگیرى از عامل ایجاد آن، از بین خواهید برد.
ج) معالجه واپس‏نگرى
بهترین توصیه براى رفع این مشکل، این است که بیندیشید و خود را قانع سازید. شما باید دست از این نگرانى بردارید که امکان دارد مطالب را خوب متوجه نشوید و یا قسمتى از نکات را از قلم بیندازید. در موقع خواندن، مستقیم به کار خود ادامه دهید و با وجود این که هر میل شدیدى که براى عقب‏نگرى و مرور جملات و کلمات خوانده شده در خود احساس مى‏کنید، این کار را انجام ندهید. قوّت قلب و اعتماد به نفس، شما را در این مهم یارى خواهد کرد. همچنین قبل از رسیدن به آخر هر سطر، با استفاده از میدان دید (و از گوشه چشم راست خود)، نگاهى به سر سطر بعدى بیندازید که در این صورت، به راحتى مى‏توانید پس از پایان آن سطر، به سر سطر بعد بروید.
د) رفع درذهن‏خوانى
از بین بردن کامل این عادت، تقریباً غیرممکن است؛ ولى این را بدانید که هر چه سرعت خواندن بیشتر شود، عملاً این مشکل کمتر مى‏گردد. براى تمرین بیشتر در این زمینه، به کتاب مهارت‏هاى خواندن، نوشته دکتر بهرام طوسى، ص 117 مراجعه کنید.
ه) از بین بردن معکوس‏بینى
براى رفع معکوس‏بینى، بهترین راه که به یادگیرى املا نیز کمک فراوان خواهد کرد، تهیه فهرستى از کلماتى است که بیشتر معکوس دیده مى‏شوند؛ به این فهرست مراجعه کرده، کلمه‏اى مانند Was را که اغلب Saw خوانده مى‏شود، انتخاب کنید؛ آن را روى تکه کاغذى بنویسید و با انگشت (نه با قلم و مداد)، به تک تک حروف آن اشاره کنید و سه بار هجى کنید. بعد کاغذ را برگردانده، در حالى که نام خود را با صداى بلند تلفظ مى‏کنید، کلمه مورد تمرین را بنویسید.
باید آن قدر در موقع هجى کردن کلمه دقت کرده باشید که بتوانید به طور خودکار، کلمه را درست بنویسید. متخصصینى که با این روش کار کرده‏اند، همیشه نتیجه مثبت گرفته‏اند و معتقدند که اگر کلمه را با حس لامسه خود احساس کنید، هرگز آن را اشتباه تصور نخواهید کرد.
و) عدم توانایى استفاده از میدان دید
براى دیدن بیش از یک کلمه، هر بار باید از حرکت سر خود جلوگیرى کنید. این تمرین را زیاد ساده نگیرید؛ زیرا هر چه میدان دید خود را وسیع‏تر کنید، سرعت بیشترى به خواندن خود داده‏اید.
تمرینات زیر را که مهم‏ترین عامل در کمک به تندخوانى است، با دقت انجام دهید. پیشنهاد مى‏شود که از سه مورد زیر، هر کدام را که برایتان راحت‏تر است، انتخاب کرده، با آن حالت، تمرین کنید:
1. با قرار دادن دو انگشت در دو طرف فک خود، آن را محکم نگه دارید.
2. با یک دست، چانه خود را به گونه‏اى که انسان ریش خود را در مشت مى‏گیرد، نگه دارید.
3. یک انگشت دست خود را روى نوک بینى‏تان قرار دهید.

فهرست منابع

1. بهرام طوسى، مهارت‏هاى خواندن، انتشارات ترانه.
2. حسین صالح، تکنیک‏هاى موفقیت در تحصیل.
3. على اکبر سیف، روش‏هاى یادگیرى و مطالعه

حفظ کامل لغتنامه در 3 سوت

حفظ کامل لغتنامه در 3 سوت
آیا تاکنون به دنبال روشی بهتر برای حفظ لغات زبان بیگانه بوده‌اید؟ این روش را امتحان کنید.
اول با مشورت رفقا یک فرهنگ لغت مناسب انتخاب کنید. اول یک نگاه سطحی به چند صفحه داشته باشید. اگر کار سختی به نظر می‌آید، خودتان را ناراحت نکنید، درست می‌شود. اول زیر کلماتی که معنی آن‌ها را می‌دانید خط بکشید، حالا آن کلمات را از خودتان بپرسید، اگر معنی کلمات را می‌دانستید خط‌ها را درست کشیده‌اید. در قدم بعدی سعی کنید کلماتی را که با یک یا دو بار خواندن حفظ می‌شوید، به صورت جدا نشان‌دار کنید. حالا این لغات را با لغاتی که از قبل می‌دانستید، به ترتیب سختی یا مثلاً به ترتیب الفبایی به دسته‌های جداگانه تقسیم و از یک دسته شروع به حفظ کردن کنید، آن هم با روش تکرار و البته بدون عجله و اضطراب. هر کدام از بخش‌ها را که از بر شدید بخش بعد را شروع کنید، وقتی که چند بخش را به پایان رساندید از خودتان یک تست بگیرید. تحقیقات نشان داده زمان استفاده‌شده برای حفظ کردن یک لغت‌نامه ساده با این روش، 40 درصد کمتر از روش معمولی است. اغلب کتاب‌هایی که می‌خوانیم همین طوری است، می‌شود گفت هر کتابی سه بخش دارد: 1- مطالبی که از قبل می‌دانیم 2- مطالبی که با یک یا دو بار خواندن حفظ می‌شویم. 3- مطالبی که فهمیدن و به یادآوردن آن‌ها به وقت زیادی نیاز دارد. برای دسته اول مطالب، راه‌هایی مثل خط کشیدن یا نشانه‌گذاری کمک‌کننده است زیرا با این کار هر وقت کتاب را باز کنید دیگر مطالب قبلی یا سطحی را دوره نمی‌کنید. هر وقت بخش‌های سخت‌تر را یاد گرفتید، آن‌ها را نیز در دسته اول قرار دهید و این کار را آن قدر تکرار کنید تا کل کتاب را حفظ شوید.
هوشیاری مداوم
حتماً برای شما هم پیش آمده که وقتی کتابی را مطالعه می‌کنید (خصوصاً کتاب‌های درسی) مطالب اضافه‌ای در ذهن شما پرسه می‌زند و مانع تمرکز شما روی مطلب اصلی می‌شوند. هوشیاری یک اصل مهم است و بدون آن فرایند یادگیری و حفظ کردن مختل می‌شود. دانش‌آموزی را در نظر بگیرید که تکالیفش را همیشه انجام می‌دهد، اما در امتحان نمره نمی‌آورد. دلیل، عدم تمرکز هنگام مطالعه است.
اگر شما فیلمی ببینید که جذاب نباشد اصلاً به نام بازیگران آن توجه نخواهید کرد ولی اگر در یک فیلم دیگر آن‌ها را دیدید، می‌گویید که اسم او را فراموش کردم همچنین اگر جای دقیق کشورهای همسایه را نمی‌دانید به دلیل آن است که هیچ‌‌گاه با علاقه به نقشه آن‌ها نگاه نکرده‌اید.
اگر کاری را بر مبنای اطلاعاتی شروع کنیم که پایه و اساس درستی نداشته باشد، نتیجه نیز چندان مطلوب نخواهد بود. مارک تواین، رمان‌نویس مشهور جایی نوشته است که «بخش اصلی آموزش را چیزهایی تشکیل می‌دهند که نیاموخته‌ایم». پس مراقب باشید که اگر این نوع اطلاعات در پایه فکر شما بیش از حد فعال باشند ممکن است برای جبران اشتباهات دیگر انرژی و وقت لازم را نداشته باشید. مردم اغلب اشتباه شروع می‌کنند، چون مثبت‌نگر هستند، یعنی نکته‌های صحیح که برای شروع کار لازم است را اگر چندان مفید به نظر نیایند رها می‌کنند و فقط نکته‌هایی را که حس مثبت به آن‌ها می‌دهد یاد می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت حافظه این است که اگر می‌خواهید کاری را شروع کنید، عجله نکنید و به کیفیت کار اهمیت زیادی بدهید. برای این کار بهتر است از یک راهنما استفاده کنید، زیرا چیزی را نادرست حفظ کردن و سپس فراموش کردن و دوباره یاد گرفتن یک سه باره‌‌کاری بیهوده است.
اول بفهم، بعد ...
برای به خاطر سپردن باید هر مطلبی را اول یاد گرفت و برای یاد گرفتن 2 تکنیک به کار می‌رود: اول این‌که می‌توانیم یک عمل را به صورت عادت درآوریم و دوم این‌که آن مسأله را از راه فهمیدن درک کنیم. راه اول که همان انجام عملی کارها است معمولاً سریع‌تر جواب می‌دهد و کسانی که کارها را از این راه‌ می‌آموزند علاقه بیشتری در انجام سریع امور دارند، پس برای اشخاصی که کارهای ساده انجام می‌دهند این نوع آموزش کارآمدتر است. اما فراموش نکنید که این افراد در مقابل شرایط سخت و نامتعارف کار، بسیار آسیب‌پذیرند و در صورت ترک عمل یا ایجاد فاصله بین آموزش و شروع به کار، مقدار زیادی از آموخته‌های خود را از دست می‌دهند. اما یادگیری از راه فهمیدن و تجزیه مسائل باعث می‌شود که حتی در صورت تغییر شیوه کار، شخص بازدهی قابل قبولی داشته باشد. هر قدر بتوان مطالب بیشتری را با هم ارتباط داد، به همان نسبت هم مطالب بهتر درک و در حافظه ذخیره می‌شوند. یک کارشناس امور رایانه را در نظر بگیرید، اگر او تخصص خود را از راه فهمیدن مبانی کار با کامپیوتر به دست آورده باشد بسیار راحت می‌تواند نسخه‌های جدید یک نرم‌افزار را درک و برای خود تحلیل کند و دیگر برای هر تغییر کوچکی نیاز به آموزش مجدد ندارد.
به ماهی فکر کن
اگر کسی به نتیجه کار خود اعتماد نداشته باشد، قصد انجام او فقط یک امیدواری است و این طرز فکر باعث می‌شود شخص به اصطلاح قبل از مسابقه بازنده شود. اگر شما مرتباً به خود القا کنید که فلان درس مشکل است و من آن را نمی‌فهمم، هیچ‌گاه نمی‌توانید برداشت کاملی از مطالب آن درس داشته باشید. و اکثر افرادی که فکر می‌کنند دارای حافظه ضعیفی هستد بیشتر جریمه عدم اعتماد به نفس خود را پرداخت می‌کنند. یادتان نرود که حافظه شما مانند یک خدمتکار است، باید به او اعتماد کنید.
ظرفیت حمل ماهی: حداکثر 7 عدد!!!
تحقیقات دانشمندان علوم رفتاری نشان داده است که حداکثر می‌توان هفت مورد مستقل را در یک جلسه به خاطر سپرد. اما هرگز فکر نکنید که این برای شما یک محدودیت است و کارآیی ذهن را پایین آورده، بلکه کاملاً برعکس، فرض کنید یک کامیون بلوک ساختمانی در مقابل شما است و شما مجبور هستید که تمام آن را جابه‌جا کنید و ظرفیت شما در هر مرحله فقط به اندازه تعداد کمی از آن‌ها است. به نظر شما این، مانعی برای رسیدن به هدف می‌باشد؟!
اگر برای انجام کارها برنامه‌ریزی و دسته‌بندی داشته باشید ظرفیت هفت‌تایی ذهن بسیار هم مؤثر و مفید است. گاهی اطلاعات مانند یک درخت بزرگ است که اگر بخواهیم آن را حمل کنیم بهتر است به قطعات کوچک‌تر تقسیم شود و گاهی مانند شاخه‌های درختان می‌باشد که برای حمل لازم است که آن‌ها را در دسته‌های بزرگ‌تر جمع‌آوری کنیم. این دسته‌بندی‌ها باید تا حد امکان ساده باشند و از پیچیده کردن بی‌مورد آن‌ها اجتناب شود. مثلاً اگر یادگیری یک زبان خارجی را شروع کرده‌اید در ابتدا به گرامر و لغات استثنا کاری نداشته باشید و فقط سعی کنید که افعال، حروف اضافه و ضمایر را بشناسید و در مراحل بعد به سراغ سایر نکات بروید.
ضبط صوت یادت نره
بعضی مطالب آن قدر واضح و روشن است که هیچ‌وقت از ذهن پاک نمی‌شود. مطالبی که برای ما بااهمیت، دارای خاطره خوب یا صادقانه باشند در ذهن روشن و زنده باقی می‌مانند و تقریباً پاک‌ناشدنی هستند. اگر بخواهید مطالب کوچک‌تر را نیز به همین صورت یا با انرژی کمتری به یاد بیاورید باید دایماً از آن‌ها در ذهن خود یاد کنید و به عنوان مثال با دیدن یک شیء کمی درباره جنس، رنگ و باقی مشخصات آن فکر یا با دیدن یک دوست به نام او، رابطه خود با او و مسائلی از این قبیل فکر کنید. به این صورت سرعت پردازش ذهن شما هم به مرور زمان بالا می‌رود.
گام پنجم: ماهیگیری ابزار هم دارد
از قدیم‌الایام ابزارها و شیوه‌های مختلفی برای یادآوری ابداع شده است که هر کدام کاربرد خاص خودشان را داشته‌اند. مثلاً در گذشته‌های دور چاپارها برای حفظ نامه‌ها از خطر گم یا ربوده شدن، آن‌ها را از برمی‌کردند و برای این کار هرگاه در طول مسیر جای خلوتی می‌یافتند، متن نامه را با خود تکرار می‌کردند. آیا فکر کرده‌اید چرا در فرهنگ ما هزاران کتاب شعر علمی و عرفانی به صورت نظامی کامل و جامع تدوین شده و مقصود از این کار چه بوده است؟ امروزه کاربرد این روش (یعنی آهنگین و با وزن حفظ کردن مطالب) از نظر علمی کاملاً ثابت شده و در آموزش‌های کودکان نیز کاربرد دارد.
برای ماهی‌ها رمز بگذار
یکی از ساده‌ترین و قدیمی‌ترین روش‌های کمکی حفظ کردن، رمزگذاری است. مثلاً می‌توانید کلمات را مخفف کنید (یعنی حروف اول آن‌ها را به هم بچسبانید) یا این‌که کلمات را مختصر کنید (یعنی بعضی نام‌‌ها یا حالت‌ها را با روش خاص بیان کنید) مانند نام یگان‌های نظامی، سازمان‌های بین‌المللی یا برخی شخصیت‌های تاریخی. یکی دیگر از راه‌های بسیار قدیمی و مفید حفظ کردن مطالب، مخصوصاً نام‌ها و کلمات، تفسیر عددی آن‌ها است که در منابع غربی به آن «اختراع لایبنیتز» می‌گویند و ما خودمان هم در «حروف ابجد»‌مان همین کار را می‌کنیم. یعنی برای هر یک از حروف عددی در نظر گرفته می‌شود و کلمات را به اعداد تبدیل می‌کنند و بالعکس. شما می‌توانید همین روش قدیمی را عیناً تکرار کنید یا این‌که برای خودتان روشی جدید ابداع نمایید که برای شما قابل فهم‌تر باشد و چه بسا از تمام روش‌های قبلی نیز بهتر و کارآمدتر باشد.
هرچند محدودیتی برای استفاده از این روش وجود ندارد، اما باید مراقب بود که عاملی برای فراموشی مطلب اصلی شود و در ضمن نیازی نیست تا حتماً با استفاده از روش‌های دیگران این کار را انجام دهید، بلکه می‌توانید با استفاده از هوش و ذکاوت خود این نوع کلمات را برای خود بسازید و از آن‌ها استفاده کنید.
یک ماهی مثل ماهی‌های قبلی بگیر
یکی دیگر از روش‌ها برای یادآوری، استفاده از تشابهات دوتایی است. یعنی این‌که شما می‌توانید هر چیزی را در هنگام به خاطرسپاری با یک ارتباط ساده به چیز دیگری مربوط کنید و در هنگام یادآوری از این ارتباط استفاده نمایید، مثلاً چتر ← باران، آتش ← گرما، برگ ← درخت. برای فراموش نکردن نام دوستان می‌توانید از این کار استفاده کنید؛ به عنوان مثال اگر نام شخصی «بزرگی» است، فوراً نام او را با چهره و اندام او ارتباط دهید و اگر خیلی قوی هیکل است بگویید که آقای بزرگی واقعاً بزرگ است و اگر خیلی بزرگ نیست عکس این را بگویید یا نام او را با شغلش ارتباط دهید یا با سایر جوانب شخصی او این رابطه را برقرار کنید. این روش برای به ‌خاطرسپاری چیزهایی مثل لغات زبان‌های بیگانه خیلی‌خیلی مفید است. نوع دوم این روش که استفاده از یک رابطه غیر منطقی است، همراه با یک لیست کلیدواژه کاربرد دارد و مبنای این روش همان روش حافظه «رات» می‌باشد و در بسیاری از کتاب‌ها مورد بررسی و توصیه قرار گرفته است. در این روش از یک سری کلیدواژه استفاده می‌شود که دارای 100 عضو است، مانند 1- کلاه 2- مرغ 3- ران خوک 4- خرگوش و ... حال شما هر چیز را که می‌خواهید به خاطر بسپارید به ترتیب با این لیست ارتباط می‌دهید، این رابطه باید کاملاً غیر منطقی باشد، آن هم به این دلیل که روابط غیر منطقی برای مدت کوتاه به خوبی در ذهن می‌مانند و شما می‌توانید آن‌ها را سریع به خاطر بیاورید. این روش برای استفاده در مواردی مانند مسابقه‌های تلویزیونی که چندین شیء را به فرد نشان می‌دهند و سپس از او می‌خواهند آن‌ها را به یاد بیاورد، کاربرد دارد و شرط لازم برای استفاده از آن، دانستن کامل کلیدواژه است. از نواقص و شاید معایب این روش این است که اگر بخواهید چند بار با فواصل کوتاه از آن استفاده کنید،‌ خیلی زود دچار تداخل می‌شوید. پس برای جلوگیری از تداخل، بعد از هر بار استفاده از آن باید موارد را از ذهنتان خارج کنید.
ماهی‌ها رو به هم بچسبون
استفاده از توالی کلمات یکی دیگر از ابزارها است که در آن نیازی به دانستن یک لیست کلیدواژه نیست و می‌توان کلمات بی‌ربط را به خاطر سپرد. مثلاً چراغ و گاو را می‌توان به وسیله یک ارتباط مثل «چراغ را روشن کن گاو را بدوش» به خاطر سپرد. از این روش می‌توان در حفظ کردن متن‌هایی استفاده کرد که نیازی به یادآوری کلمه به کلمه تمام آن نیست، مثل آماده شدن برای یک سخنرانی که باید یک سری کلمات کلیدی را یادداشت کرد و در هنگام سخنرانی آن‌ها را دنبال و به وسیله آن‌ها افکار را به هم پیوند زد.
گام ششم: ماهیگیری سخت است، نترس
یکی از مشکلات حافظه، فراموشی موضوعاتی است که در میان موضوعات دیگر گم می‌شود؛ مثل انجام ندادن یکی از کارهای روزانه، فقط به دلیل آن‌که آن را فراموش کرده‌ایم. برای جلوگیری از این کار نیاز به یک فهرست از کارهایی که باید انجام دهیم داریم. مثل اساتیدی که برای تدریس موضوعات درسی از فهرست مطالب استفاده می‌کنند، شما هم برای کارهای روزانه خود یک لیست تهیه کنید و مطمئن باشید استفاده از یادداشت، دفتر تلفن، تقویم رومیزی و امثال آن‌ها اصلاً نشانه حافظه ضعیف یا حواس‌پرتی نیست، بلکه شما با این کار ذهن خود را از مشغله‌های بیهوده آزاد می‌کنید و آن را برای کارهای مفیدتر آماده نگه می‌دارید.
یادآوری موضوعات به دو عامل زمان و مکان نیز وابسته است. یعنی اگر قرار است کاری در ساعت معین انجام دهید، حتماً برای خود یک ابزار یادآوری مثل یادداشت روی آینه یا زنگ موبایل تهیه کنید که زمان آن کار را به شما یادآوری کند. البته این کارها برای اعمالی است که فقط یک بار قصد انجام آن‌ها را دارید و برای کارهایی که به صورت روزانه باید تکرار شود، باید انجام آن را در میان کارهای روزانه برای خود تبدیل به یک عادت کنید. اگر هم قرار است کاری را در مکانی معین انجام دهید، قبل از رسیدن به آن‌جا پیش خود چندین بار مراحل انجام کار را تصور کنید و اگر کاری را در مکان معینی مرتباً فراموش می‌کنید، برای جلوگیری از این کار برای خود یک یادآورنده تهیه کنید و برای این کار از این نمونه کمک بگیرید. یکی از دوستان من طبق مقررات محل کار خود باید هر روز کارت ورودش را همراه خود می‌برد، اما اکثر اوقات این کار را فراموش می‌کرد، به همین خاطر روی یک برگه نوشت کارت و داخل منزلش روی درب خروجی نصبش کرد، از آن روز دیگر این اتفاق برایش تکرار نشد. شما برای جلوگیری از دوباره‌کاری‌های روزمره و تکراری مانند چندین بار مراجعه به آشپزخانه آن هم فقط برای این‌که از بسته بودن شیر گاز اطمینان حاصل کنید، می‌توانید بعد از انجام کار بلند با خود بگویید که «خب این کار را هم که انجام دادم» و مطمئن باشید که دیگر از یاد شما نخواهد رفت.
ماهی‌ها رو بشمار
یادآوری اعداد یکی از عمومی‌ترین مشکلات حافظه است. از مهم‌ترین دلایل فراموشی اعداد، بی‌معنی بودن آن‌ها است؛ مثلاً اگر شما یک عدد 10 رقمی متشکل از تعدادی رقم زوج و فرد را فقط به وسیله روش تکرار حفظ کنید، در آینده‌ای نزدیک همگی یا بخشی از آن را فراموش خواهید کرد. پس اگر می‌خواهید عددی را حفظ کنید، تا آن‌جا که می‌توانید باید آن را برای خود تفسیر کنید و این کار مانند حفظ کردن یک تصویر است. یعنی این‌که شما باید ابتدا نکاتی کلی را مثل عدد اول یا آخر به خاطر بسپارید و بعد بین آن‌ها ارتباط برقرار کنید و به عب ای خارجی می‌شود، عدم آشنایی کامل و مواجهه عینی با این زبان‌ها است. حافظه در این مورد هم مانند بسیاری نکات دیگر به عامل محرک و تقویت‌کننده انگیزه نیاز دارد. اگر شما آموختن یک زبان خارجی را از روی اجبار شروع کنید به طور حتم در طول کار با مشکل مواجه خواهید شد و حتی اگر در پایان کار مثلاً در امتحان آخر دوره نمره خوبی هم کسب کنید، مدت بقای اطلاعات در ذهن شما بسیار کوتاه خواهد بود. اما ناامید نشوید، دیدن کسانی که به زبان خارجی مسلط هستند برعکس می‌تواند انگیزه‌ای برای شما باشد. فکر کنید که آن‌ها وقت زیادی را برای این کار صرف کرده‌اند یا مانند کارشناسان زبان روابط میان زبان‌ها را پیدا و روی آن وقت زیادی صرف کرده‌اند، در حالی که شما نه وقت این کار را داشتید و نه نیازی برای انجام این کار احساس می‌کردید. حالا که نیاز پیدا شده، باید سعی خودتان را بکنید. این نکات هم می‌توانند مفید باشند: 1- سعی کنید یک راهنمای خوب بیابید تا با او مرتباً مکالمه کنید و در خواندن از او کمک بگیرید. 2- اخبار عمومی را در نشریات به هر دو زبان مطالعه کنید. 3- از متن‌های ساده که به صورت دو زبانه منتشر می‌شوند استفاده کنید. 4- فیلم‌های با زیرنویس نیز مفیدند. 5- به املا و تلفظ درست کلمات دقت کنید و این کار را عادت خودتان قرار دهید. 6- از یک نظام حافظه‌ای مانند دفترچه یادداشت که بتوانید آن را مرتباً دوره کنید، استفاده نمایید. 7- با کلماتی که می‌بینید جمله بسازید یا به عبارتی آن‌ها را با زندگی واقعی ربط دهید تا در ذهن شما دارای شکل و بار عاطفی شود. 8- بین زبان خود و زبان بیگانه ارتباط‌ها را پیدا کنید، زیرا این کار بسیار مفید خواهد بود و از تداخل‌های ذهنی جلوگیری می‌کند. 9- مطمئن باشید یاد گرفتن زبان‌های بیگانه کار سختی نیست و فقط کافی است آن را برای خود جذاب کنید.
گام هفتم: ماهی‌ها ماهر می‌شوند
خب تا حالا متوجه شدیم که برای تقویت حافظه دو شرط وجود دارد: علاقه و دقت. اما بیاید کمی عملی‌تر صحبت بکنیم. شما یک دانش‌آموز یا دانشجو هستید و دلتان می‌خواهد از وقتی که صرف درس خواندن می‌کنید، بیشترین نتیجه را بگیرید. پیشنهادهای ما این نکات کاربردی زیر است:
تمرکز، توجه، تمرکز
اگر بخواهید همزمان با تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌تان مطالعه هم بکنید، شک نکنید که ضرر خواهید کرد؛ چون نه از کتاب چیزی خواهید فهمید و نه از تلویزیون. اگر در بین چند نفر که مشغول تماشای مسابقه فوتبال هستند نشسته‌اید، اصلاً سعی نکنید که بر روی مطالعه کتاب تمرکز کنید، زیرا موفق نمی‌شوید. بعضی افراد دوست دارند که هنگام مطالعه به موسیقی گوش دهند که این کار اشکالی ندارد، اما بهتر است حواسشان باشد که موسیقی همراه با خواننده نباشد، اولین بار نباشد که آن آهنگ را می‌شنوید و موسیقی فراز و فرودهای زیادی هم نداشته باشد.
وسایل کمک‌ماهیگیری
از جمله بهترین و مهم‌ترین نکات در مطالعه، کمک گرفتن از وسایل کمکی برای چشم است. در کتاب‌های آمار به این نکته بسیار اشاره شده که یک شکل خوب بهتر است از صد مطلب و شما نیز حتماً به این نکته واقف هستید. شاید یک دوره کامل درسی را بتوان با یک نمودار خلاصه کرد یا نتیجه یک تحقیق بزرگ را روی یک شکل نشان داد یا با کمک کاریکاتور بتوان یک حادثه بزرگ را یادآور شد، اما درک و بهره‌برداری از تصاویر هنری اکتسابی است که به مرور زمان و بر اثر مطالعه کسب می‌شود. یکی دیگر از مزایای این وسایل صرفه‌جویی در وقت است. مثلاً شما می‌توانید برای آدرس‌دهی کروکی آن‌جا را بدون پیچیدگی خاصی رسم کنید. شما با ابداع چنین وسایلی، مطالب سخت و پیچیده را ساده می‌کنید، از یادگیری مطالب و مطمئن می‌شوید، اطلاعات را از راه‌های گوناگون جذب می‌کنید و با درگیر کردن خود در مطالب به آن علاقه‌مند می‌شوید و خلاقیت‌های خود را بروز می‌دهید. یادتان باشد این وسایل حتماً لازم نیست برای همه جالب باشد و فقط کافی است که برای شما مفید باشد.
راه‌های رسیدن به ماهی زیاد است ولی ...
اگر محصل هستید حتماً برای شما اتفاق افتاده است که ساعت‌ها مطالعه کرده‌اید اما در آخر دریافته‌اید که مطالب مورد مطالعه شما هیچ ارزش خاصی نداشته و بهتر بود که اصلاً‌ آن‌ها را نمی‌خواندید. باید قبل از مطالعه هر متنی ارزش آن را تعیین کرد و برای این کار جز تمام راه‌هایی که شما خودتان می‌دانید، یک راه مؤثر هم هست: قبل از خرید کتاب، نظر چند نفر که آن را مطالعه کرده‌اند را جویا شوید؛ به نویسنده، مترجم، شاعر و دفعات چاپ آن توجه کنید؛ به توضیحات یا پیش‌گفتار متن توجه نمایید تا هم از بار علمی و فرهنگی آن را بسنجید و هم ارتباط موضوع را با خود، مورد بررسی قرار دهید؛ نظام نوشتاری آن‌ها را دریابید یعنی پیش‌گفتار، خلاصه و نتیجه آن را اول بخوانید. برای مرور مطالعات اول باید عادات مطالعه‌ای را که از کودکی داشته‌اید (مانند راه رفتن یا بلند خواندن) ترک کنید آن هم به دو دلیل: اگر مفید نیستند دلیلی برای تکرار آن‌ها وجود ندارد و اگر هم خیلی مفید هستند، آن‌ها را با تکرار بیهوده کم‌اثر نکنید و برای یادگیری، موارد واقعاً سخت به کار ببرید و در مرحله بعد سعی کنید نگاه جدیدی به متون پیدا کنید یا به عبارتی دیدگاه خود را نسبت به متون تغییر دهید و دیگر مانند گذشته هر متنی را به صورت تعدادی حروف دنبال هم نبینید و ارزش کلمات را درک کنید. در ضمن جملات را جدا از هم نخوانید و سعی کنید متون را روان و با تسلط ادامه دهید، زیرا اگر بیش از حد کند بخوانید اصل موضوع را فراموش می‌کنید و اگر بیش از حد تند بخوانید به احتمال زیاد مطالب را درک نخواهید کرد. به خصوص در متونی که از نظر اندیشه‌ای ارزش دارند مانند یک متون فلسفی یا اخلاقی، روی هیچ کلمه‌ای توقف نکنید زیرا فهمیدن اندیشه‌ها نیازی به فهمیدن همه کلمات ندارد یا به عبارتی «اندیشه‌ها را مطالعه کنید نه کلمات را». ولی در متونی که ارزش جمله به جمله دارند مانند متن‌های تخصصی و فنی جملات جدید را چند بار تکرار نمایید و هرگز فکر نکنید کندخوان‌ها بهتر از تندخوان‌ها یاد می‌گیرند. همیشه سعی کنید سرعت خواندن خود را با سرعت فکر کردن خود هماهنگ کنید. در کل عوامل تعیین‌کننده سرعت خواندن به این ترتیب است: 1- منظور و هدف شما از خواندن 2- مقدار آشنایی شما با زبان متن 3- میزان سختی و سبک نوشتاری متن.
دسته پارو یادت نره
شاید شما هم دیده باشید در اکثر سخنرانی‌ها سخنران دست‌نوشته‌ای همراه دارد که گهگاه نگاهی به آن می‌اندازد. نوشتن را به عنوان یکی از راه‌های مؤثر به خاطرسپاری از یاد نبرید. فراموش نکنید که کتاب‌ها ابزار کاری هستند برای پیشرفت شما و هرگز از علامت‌گذاری در آن‌ها به بهانه این‌که نباید کثیف شوند خودداری نکنید. با این کار شما برای دفعات بعدی، دسترسی خودتان به نکات مهم را آسان می‌کنید. در هنگام مطالعه اگر به سؤالی برخوردید یا با مطلبی مخالف بودید سریعاً آن‌ها را در کتاب یادداشت کنید و سعی کنید نظرات خود را بی‌کم‌وکاست یادداشت نمایید. اگر امکان این کار را ندارید (کتاب امانت است یا دلتان نمی‌آید) یادداشت دستی بردارید که این یادداشت‌ها باید 1- مرتب و خوانا باشند. 2- فقط اندیشه‌ها یا نکات اساسی در آن قید شده باشد. 3- عبارات نه آن‌قدر طولانی باشد که خسته‌کننده شوند و نه آن‌قدر کوتاه که در مراجعات بعدی نتوانید متوجه منظور خود شوید. 4- مطالب سخت را به گونه‌ای نکته‌برداری کنید که برای ارتباط دادن آن‌ها با هم در آینده دچار مشکل نشوید.
زور بالای سر
آیا تاکنون معلم یا استادی داشته‌اید که آزمون مطالب تدریس‌شده در هر روز را سریعاً همان روز برگزار کند. یا در آخر کلاس سؤالی را مطرح کند که مجبور شوید آموخته‌های خود را دوره کنید؟ حتماً این چنین مطالبی بسیار بهتر در ذهن شما مانده است، دلیل این امر ضرورتاً تکرار مطالب در ذهن است و در کل مطالبی که در ابتدا و انتهای هر جلسه ارایه می‌شود را بهتر می‌توانید در ذهن نگه دارید. ولی اگر می‌خواهید یک تصویر را در ذهن نگه دارید یا یک متن را خوب درک کنید، سعی نمایید در هر دور مطالعه از یک زوایه جدا به مطالب توجه کنید تا برای شما خاطره‌انگیز شوند،‌ یا اگر می‌خواهید که جملاتی از زبان‌های دیگر را حفظ کنید جمله را بخوانید و بعد از چند بار تکرار با آن یک جمله بسازید و آن را نیز تکرار کنید.
وقت خوب ماهیگیری
این‌که شما بخواهید تمام یک متن را که نیاز به 8 تا 10 ساعت مطالعه دارد در یک نوبت مطالعه کنید، درست مثل این است که ورزشکاری که هر روز 2 ساعت تمرین دارد، تمام 12 ساعت تمرین هفته خود را در یک روز انجام دهد. سعی کنید برای هر کاری فواصل مشخص زمانی را تعیین کنید تا دچار تداخل ذهنی، خستگی، بی‌انگیزگی و در نتیجه فراموشی نشوید. هرچه مطالب برای شما آموزنده‌تر و جالب‌تر باشد بهتر در ذهن شما باقی می‌ماند و نیاز کمتری به تمرین با فاصله دارند و برعکس تکالیف حفظی یا دارای تشابهات زیاد با سایر متون، نیاز بیشتری به این نوع تمرین دارند. همچنین اگر یک مطلب برای شما تنش‌زا باشد و در ذهن شما ایجاد تنش کند نکات آن بهتر در ذهن شما می‌ماند. به عنوان مثال اگر یک مطلب را که در چند روز آینده باید امتحان دهید به صورت ناتمام مطالعه کنید و مطلب دیگری را که قرار نیست امتحانی برای آن برگزار شود را به صورت کامل مطالعه نمایید و ماندگاری هر دو را در یک زمان تست کنید، خواهید دید نکات مطلبی که در چند روز آینده باید امتحان دهید تقریباً 80 درصد بهتر در ذهن شما مانده است. پس به توصیه‌های زیر توجه کنید
1- اگر وقت کافی برای مطالعه یک درس ندارید مطالعه آن را آغاز نمایید و هر قدر که باقی ماند را باقی گذارید تا در وقت بهتری ادامه دهید. 2- هرگز در تمرین‌ها دچار مکررخوانی یا همان «خرخوانی» خودمان نشوید. 3- فاصله بین مطالعه را شخصاً مشخص کنید. 4- برای یادگیری مطالبی که ارزش کاربردی در زندگی شما دارند، محدوده‌ای زمانی قرار ندهید تا همیشه در ذهنتان پویا بمانند. 5- در بین مطالعات و یادگیری‌ها از انجام کارهای ذهنی پرهیز کنید. 6- فاصله بین تمرین‌ها آن قدر نباشد که دچار فراموشی طبیعی شوید.
البته درباره مدت زمان یک مطالعه یا به عبارت بهتر زمان یک جلسه آموزشی، مطالب بسیاری گفته شده است که بیشتر آن‌ها روی این مطالب اتفاق نظر دارند: 1- مدت یک قسمت از کلاس آموزشی باید 25 تا 35 دقیقه باشد و در طول روز نهایتاً سه نوبت یک درس مشابه تدریس شود و اگر در طول روز کار دیگری انجام نمی‌شود، چهار نوبت. 2- اگر قرار است در طول صحبت واژه‌ جدیدی ارایه شود بهتر است قبلاً آن‌ها در یک لیست به حاضران ارایه داد. 3- تعداد واژه‌ها یا نکات ارایه‌شده در هر بخش از تدریس نباید بیش از 7 عدد باشد.
حتی ماهی‌ها هم باید بخوابند
به طور حتم شما ضرورت خواب یا نقش آن را در زندگی می‌دانید و در این‌جا نیز مجال کافی را برای مطالعه این بحث نداریم، اما نکاتی را در این‌باره ذکر می‌کنیم: 1- سعی کنید یک خواب راحت داشته باشید؛ یعنی در جایی ساکت و نسبتاً تاریک 2- مطالبی که قبل از خواب مطالعه می‌کنید را با دقت انتخاب کنید، زیرا خیلی خوب بر روی ذهن شما تأثیر می‌گذارند 3- خواب باید نیمه عمیق باشد، یعنی نه آن‌قدر طولانی که دچار کسالت شوید و نه آن‌قدر کوتاه که بعد از مدتی موجب سردرد یا بی‌حوصلگی شود.
ظرفیت داشته باش
اگر دقت کرده باشید حتماً دیده‌اید که اکثر بازیگران تئاتر دیالوگ‌های خود را تا چند لحظه قبل از اجرا می‌خوانند و حتی در اجراهای بعدی نیز این کار را تکرار می‌کنند. مطمئناً آن‌ها انسانی‌های کم‌حواسی نیستند و دقیقاً بر کار خود مسلط‌اند. آن‌ها سعی دارند مطالب را بی‌کم‌وکاست در ذهن خود ذخیره کنند تا در هنگام اجرا دیگر انرژی خود را صرف یادآوری متن‌ها نکنند بلکه آن را برای بالا بردن کیفیت کار ذخیره نمایند. این کار ابداً معنی «خرخوانی» نمی‌دهد، بلکه یک روش بسیاربسیار مؤثر است. در یک تحقیق این نتایج به دست آمده است:
برای مطالعات خود یک روش سازمان‌داده‌شده انتخاب یا ابداع کنید. مانند این روش که یکی از بهترین روش‌های مطالعه برای موفقیت امتحان است:
در طول روزهای قبل از امتحان 1- متن را خوب بخوانید.2- نکات را خوب تحلیل کنید.3- نکات فرمولی را عیناً و نکات مفهومی را تقریباً شبیه به اصل آن یادداشت کنید. 4- درک کلی خود را از مطالب یادداشت کنید.
در یک یا دو روز مانده به امتحان مطالبی که به عنوان درک کلی از درس داشته‌اید و نکات یادداشت‌شده را مطالعه کنید و اگر مشکلی بود سریعاً به کتاب یا جزوه خود مراجعه نمایید.
در شب امتحان نکات را نگاهی بیندازید و چند ساعت قبل از امتحان مجدداً آن‌ها را دوره کنید.
در کل این مراحل هرگز ارتباط با دوستان همکلاسی را فراموش نکنید؛ زیرا همیشه نکاتی هست که از دید شما مخفی می‌ماند و ضمناً بهترین راه یادگیری آموزش است.
دیگر هیچ گامی در کار نیست
ماهی، ماهی، ماهی‌ها
حافظه خوب به یک دانش‌نامه یا دایره‌المعارف شبیه است که در دست یک دانشمند ارزش واقعی خود را پیدا می‌کند. زیرا که دانشمند، هم می‌تواند آن را بخواند و هم در ادامه آن مطالبی را بنویسید. از این رو است که تأکید داریم هرچه بیشتر بدانید بیشتر می‌آموزید و شما هیچ‌گاه در راه رسیدن به خوشبختی سعی نکنید خاطرات تلخ را در ذهنتان مدفون کنید،‌ زیرا این کار به پاره کردن صفحاتی از آن دانش‌نامه می‌ماند که خطرات و نامهربانی‌ها را یادآور شده است و نتیجه آن گرفتاری در مشکلاتی است که به راحتی می‌توانستید از آن‌ها گذر کنید. پس بیایید با هم جمع‌بندی کنیم: خوشبخت کسی است که ذهنی کم‌مشغله، راحت و در عین حال پذیرای هرگونه ناکامی و نارسایی در زندگی داشته باشد. در راه تقویت حافظه آنانی که استعداد بیشتری داشته باشند سریع‌تر از سایرین پیشرفت خواهند کرد و آنانی که روی روش‌های یادگیری خود تکیه می‌کنند، می‌توانند به حد مطلوب حافظه دست یابند. ارت دیگر از راه‌های زیادی می‌توان اعداد را با معنی تلقی کرد. یکی از این راه‌ها پیدا کردن اعداد کلیدی است. برای مثال جهت حفظ کردن و به کارگیری جدول ضرب اعداد بهتر است که ابتدا سه ستون مربوط به مضارب اعداد 5 و 10 را حفظ کرد و بعد برای تسریع در محاسبه، به جای سعی در یادآوری 8 × 6، می‌توان گفت 8 × 5 = 40 و اگر 8 واحد دیگر به آن اضافه کنیم جواب حاصل می‌شود. اگر این کار را برای خود به صورت یک تمرین و سرگرمی درآورید تا در اغلب محاسبات بتوانید از آن‌ها استفاده کنید، بعد از مدتی متوجه خواهید شد که هم برای محاسبات، ذهنی مساعد پیدا کرده‌اید و هم برای روابط ساده دیگر نیازی به تلاش ندارید. حالا می‌توانید به روابط مشکل‌تر مثل فکر کنید. باز می‌توان اعداد را با وسایل دیگری از این نوع مانند «خاطرات 25 سالگی» یا «25 روز کار در ماه»، برای خود منطقی کرد. اعدادی که برای شما جنبه اطلاعات عمومی دارند مانند مساحت کشورها و چیزهایی شبیه به این را بهتر است که به طور دقیق حفظ نکنید و فقط به عدد گردشده توجه نمایید. فقط وقتی که باید اعداد شبیه به هم را حفظ کنید لازم است که به جزئیات دقت نمایید. نکته دیگر آن‌که سعی کنید اعداد را درست یاد بگیرید و اگر آن‌ها را در جایی ثبت می‌کنید باید این کار طوری باشد که در آینده دچار اشتباه نشویم. حالا به مثال‌های زیر دقت و به روابط آن‌ها توجه کنید:
* 222 مساوی است با 3 تا 2، 6810 مساوی است با 3 رقم زوج که از 6 شروع شده است، 279 برابر است با 2+7 که شود 9، 125119 مساوی با شماره تلفن آتش‌نشانی و ساعت گویا است، 1357 همان چهار رقم اول فرد یا سال پیروزی انقلاب است، 181 یکی از اعداد اول است، 121 یعنی مجذور 11، 1359 برابر یک سری اعداد فرد که به جای 9،7 آمده است می‌باشد، 2467 یعنی رقم اول زوج که آخرش خسته شده و به جای 8 نوشته 7، 1236 می‌شود 1+2+3= 6 و خیلی مثال‌های مشابه دیگر.
شما می‌توانید اعداد را به صورت آهنگین یا روش‌های دیگر حفظ کنید. فراموش نکنید که این‌ها تنها تعداد محدودی از مثال‌ها است و شما با استفاده از هوش خود می‌توانید رابطه‌های زیادی را پیدا کنید که اعداد را در ذهن شما حک کنند.

ماهی را نگهدار یا چگونه حافظه‌مان را در هفت گام تقویت کنیم؟

ماهی را نگهدار یا چگونه حافظه‌مان را در هفت گام تقویت کنیم؟
شاید شما هم از آن دسته آدم‌ها باشید که این جور حکایت‌ها را با حس ناامیدی مطلق گوش می‌دهید و بلافاصله می‌روید سراغ مقایسه با حافظه ‌خودتان و این حس ویرانگر که تا حالا چقدر چیزها را فراموش کرده‌اید! اما باور کنید که حافظه بد وجود ندارد. شما فقط باید حافظه‌تان را تقویت کنید. همین، تنها آن دسته از افراد که دچار نقص مادرزادی یا بیماری شدید مغزی هستند، حافظه ضعیفی دارند و مطمئناً شما از این دسته نیستید، چون اگر این‌طور بود، این متن را برای خواندن انتخاب نمی‌کردید.
گام اول: از فرار ماهی‌ها ناراحت نشو، درس بگیر
تا به حال چند بار اتفاق افتاده است که یکی از دوستان از یک خاطره مشترک با شما صحبت کرده و شما در کمال تعجب گفته‌اید که «چیزی یادم نمی‌آید»؟ اما با این حال شما مطمئن هستید که میلیون‌ها چیز می‌دانید، اگر این‌طور فکر نمی‌کنید کافی است به دور و برتان نگاهی بیندازید. آیا صدها چیز اطرافتان برای شما دارای معنی مشخصی از نظر جنس، رنگ و کیفیت نیستند؟ شما حتی درباره چیزهایی می‌دانید که هرگز ندیده‌اید، مانند یک کشور خارجی و خیلی چیزهای دیگر. ممکن است چیزهایی را از یاد برده باشید اما آیا دیگر چیزی را به خاطر نمی‌آورید؟ پس تعجب نکنید اگر چیزی را فراموش می‌کنید؛ تعجب‌انگیزتر به‌خاطرآوری آن همه مطلب است. بله، درست متوجه شده‌اید، شما یک حافظه درخشان دارید و فقط چون از کارکرد آن رضایت کافی ندارید این متن را دنبال می‌کنید و این عدم رضایت اصلاً بد نیست. حالا اگر حرف ما را قبول ندارید و می‌خواهید حتماً قدرت حافظه خود را اندازه بگیرید، پیشنهاد می‌کنیم خیلی به تست‌های موجود در نشریات عمومی توجه نکنید، زیرا معمولاً دارای ارزش علمی نیستند. تست‌های معتبر فقط در اختیار روان‌شناسان است و آن‌ها نیز روش تفسیر آن را بلدند. تست‌های حافظه باید ذهن را خیلی سریع ارزشیابی کنند و ضریب عامل هوش باید حداقل باشد. مثلاً یک کودک 10 ساله با بهره هوشی متوسط می‌تواند دوسوم از اعداد را که به صورت شش رقمی به او گفته می‌شود را تکرار کند، البته به شرطی که تعداد اعداد از سه بیشتر نباشد. یک بزرگسال متوسط می‌تواند دوسوم از سه دسته عدد هفت رقمی را تکرار کند و یک بزرگسال باهوش می‌تواند یک سری عدد هشت رقمی و بیشتر را عیناً و برعکس تکرار کند. حال شما می‌توانید با اطرافیانتان این تست را انجام دهید. البته این تست هنگامی جواب درست می‌دهد که شما شرایط تست را دقیقاً رعایت کرده باشید و با طرف مقابلتان هم هیچ خصومتی نداشته باشند و ایشان هم نسبت به شما. توجه داشته باشید چون این تست از نوع تست‌های شنیداری است، باید اعداد را شمرد و کامل تکرار کرد و در جواب تست، ضعف‌های احتمالی شنوایی فرد ارزیابی‌شونده را نیز در نظر گرفت.
حالا شما قدرت تقریبی حافظه خود را می‌دانید و کاملاً آماده فراگیری سایر مراحل تقویت حافظه هستید.
گام دوم: ماهی‌ها را بشناس
برای این‌که بتوانیم فرایندی را تقویت بکنیم، باید اول بدانیم که آن فرایند دقیقاً چه چیز و چطور است. تا امروز مطالب زیادی درباره ذهن و هوش شنیده‌اید و شاید فکر کنید که حافظه بخشی از مغز است، در حالی که این ذهنیت چندان درست نیست. حافظه یکی از کارکردهای ذهن است و ذهن فعالیت‌های دیگری نیز دارد. از طرفی رابطه حافظه با هوش مستقیم می‌باشد و به خاطر همین است که در اغلب تست‌های هوش حافظه یکی از بخش‌های اساسی محسوب می‌شود. حال در این‌جا چندین تعریف استاندارد از حافظه را که از نشریات و کتب علمی استخراج شده است را برای شما ذکر می‌کنیم تا شما نیز به فراخور دیدگاه خود آن‌ها را به خاطر بسپارید: 1- نگهداری به مفهوم ظرفیت یادآوری، برابر است با حافظه 2- نگهداری به خاطر سپردن بالقوه است، یعنی چیزی در ذهن که ممکن است بعدها به یاد آورده شود. 3- یادآوری یعنی زنده کردن خاطره‌ای در ذهن که گواه نگهداری چیزی است در ذهن 4- حافظه، به کار افتادن تمام ذهن است برای یادآوری 5- یک تجربه خاص گذشته
آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا وقتی به چیزی فکر یا نگاه می‌کنید ناخودآگاه چیزهای دیگری به ذهن می‌رسد؛ به نظر افلاطون اندیشه‌ها به وسیله پیوندهایی به یکدیگر متصل هستند، یا به نظر سقراط هنگامی که چیزی درک می‌شود می‌تواند چیزی شبیه یا مغایر با خود را زنده کند. روان‌شناسان این‌گونه رابطه را «تداعی اندیشه» می‌گویند. توجه داشته باشید که هر قدر مطلبی در ذهن با مطالب دیگر بیشتر ارتباط مستقیم یا معکوس داشته باشد بهتر در ذهن می‌ماند و ربط دادن خوب مطالب به هم می‌تواند راز یک حافظه خوب باشد.
و حالا یک راز دیگر؛ شما هر قدر بدانید بیشتر می‌توانید ذخیره کنید و هر چه بیشتر ذخیره کنید بیشتر می‌توانید بیاموزید و این رابطه دو طرفه تا بی‌نهایت ادامه دارد، پس از آن غافل نشوید.
رابطه حافظه و یادگیری یک رابطه مکمل است. یعنی یادگیری کاملاً متکی بر حافظه می‌باشد، اما از نگاه دیگر می‌توان گفت که حافظه همان یادگیری است با اثر ماندگاری طولانی. ما یک سری از قوانین یادگیری سودمند که در طی تحقیقات فراوان مشخص شده‌اند را برای شما جمع‌آوری کرده‌ایم تا دیگر شما نیازی به مطالعه چندین کتاب برای فراگیری آن‌ها نداشته باشید.
سه قانون مهم در مورد یادگیری وجود دارد: 1- قانون آمادگی: به «انگیزه» بیشتر اهمیت بدهید. انگیزه مهم‌ترین عامل آغاز و انجام یک کار است، درست مانند گرسنگی برای دنبال غذا رفتن. اگر آمادگی انجام کاری در شخص نباشد شخص از انجام آن بهره‌ای نخواهد برد. 2- قانون تکرار (تمرین): اگر کاری با عقاید شخص مغایرت نداشته و آمادگی انجام آن در شخص وجود داشته باشد، فرد با تمرین می‌تواند آن را به خوبی بیاموزد، البته این قانون درباره همه علوم صادق نیست. 3- قانون اثر: هر شخص برای انحام کار خود هدفی دارد مثلاً حیوانات برای به دست آوردن غذا چیزی را می‌آموزند یا دانش‌آموزان برای کسب نمره فعالیت می‌کنند. مردم «بر اثر» چیزی، چیزهای دلپذیر را حفظ و چیزهای ناخوشایند را فراموش می‌کنند.
یک راز دیگر هم هست؛ دیده‌اید وقتی بعضی از خاطراتمان را برای دیگران تعریف می‌کنیم برخی یا باور نمی‌کنند یا با وجود آن‌که خود نیز جزیی از آن بوده‌اند آن را به یاد نمی‌آورند. تعجب نکنید، این یکی از خاصیت‌های ذهن است که همه چیز را به دل‌خواه ذخیره می‌نماید و اگر هم چیزی دوست نداشته باشد آن را یا حذف می‌کند یا به گونه‌ای تغییر می‌دهد که دوست‌داشتنی‌تر شود. درست مانند دستگاه گوارش که ماهیت بسیاری چیزها را تغییر می‌دهد تا قابل جذب شود. این اتفاق البته ناخودآگاه است ولی می‌توان آن را کنترل کرد. این خاصیت همان «پندار» یا «خیال» شماست.
می‌ماند رابطه حافظه و مغز؛ دقیقاً مشخص نیست که عمل ضبط حافظه توسط کدام قسمت از مغز انجام می‌شود اما می‌توان گفت که هر چیز که یاد گرفته یا تجربه می‌شود یک ردّ عصبی در مغز است. درست مثل این‌که چیزی در مغز حک شود؛ مانند نوشتن کلمه‌ای روی یک طومار بلند که شاید هرگز نتوان به راحتی آن را پیدا کرد، اما مهم این است که آن مطلب در جایی ماندگار است. چون در این‌جا قصد نداریم درباره ساختمان مغز صحبت نماییم فقط یادآوری کنیم که به عقیده روان‌شناسان اگر مغز آسیب فیزیکی ندیده باشد تقریباً چیزی را فراموش نمی‌کند، یعنی اگر مطلبی وارد ذهن شد دیگر هرگز به طور کامل حذف نمی‌شود.
گام سوم: ماهی‌ها فرار می‌کنند چون ...
حافظه همزادی دارد به نام فراموشی. البته فراموشی همیشه هم چیز بدی نیست و فقط باید آن را کنترل کرد.
اگر فکر می‌کنید چیزی را فراموش کرده‌اید، احتمالاً به این دلیل است که آن را ناقص به خاطر سپرده‌اید یا اصلاً حفظ نکرده‌اید.
اگر از ذهن خود مانند یک خدمتکار توقع بیش از حد داشته باشید قطعاً جواب خوبی دریافت نخواهید کرد. پس هرگز از به خاطر نیاوردن چیزی که برای به یاد ماندنش تلاش نکرده‌اید ناراحت نشوید. این مطلب برای چیزهایی که به آن‌ها علاقه ندارید نیز صادق است. اگر آدم گوشه‌گیری هستید و اطرافیان و کلاً اشخاص را به سختی به یاد می‌آورید یا اگر علومی را که دوست ندارید از روی اجبار مطالعه می‌کنید به طور حتم دچار گرفتاری بزرگی شده‌اید، پس این را فراموش نکنید که تنها راه رهایی «ایجاد علاقه» است.
آیا تا به حال به عکس‌های بی‌کیفیت دقت و تفاوت آن‌ها را با عکس‌های خوب احساس کرده‌اید؟ یکی از اساسی‌ترین نکات که موجب عدم کیفیت در عکس‌ها می‌شود متمرکز نبودن روی هدف یا تمرکز روی چندین هدف است. این مثال دقیقاً مثال ذهن شماست، یعنی این‌که در یک لحظه نمی‌توان بر روی دو مطلب تمرکز کرد، بعضی از دانش‌آموزان یا دانشجویان آن‌قدر حواسشان متوجه نگرانی‌ها و دلمشغولی‌های شخصی‌شان است که نمی‌توانند بر روی هیچ مطلبی تمرکز کنند و به همین دلیل دچار افت تحصیلی می‌شوند. اما اگر باز هم فکر می‌کنید که زیادی فراموش‌کارید و مسائل مورد علاقه خود را نیز فراموش می‌کنید، این‌ها را از خودتان بپرسید: 1- به چه موضوعی علاقه دارید؟ 2- آیا درباره موضوع مورد علاقه خود مطالعه کرده‌اید یا درباره آن با کسی مشورت داشته‌اید؟ 3- آیا درباره آن موضوع می‌توانید با کسی بحث کنید یا درباره آن چیزی بنویسید؟ مطمئن باشید که اگر بتوانید به دو مورد آخر جواب مثبت دهید احتمال فراموشی آن مطالب بسیار کم خواهد بود.
نکته‌اش این است که تمرکز، خودش از فوائد فراموشی است، یعنی برای این‌که بتوانید روی یک موضوع تمرکز کنید باید سایر موضوعات را فراموش نمایید که این نوع از فراموشی را «فراموشی ارادی» می‌نامند. این‌که مطالب خوشایند بهتر از مطالب ناخوشایند در ذهن می‌مانند یک امر غیر ارادی است. نوع دیگری از فراموشی که «فراموشی تدافعی» نام دارد باعث می‌شود ما مطالبی را که به ضرر خود می‌دانیم فراموش کنیم، مثل خطاهایی که مرتکب می‌شویم و بعدها دیگر آن را یا مربوط به خود نمی‌دانیم یا دیگر صحت‌شان را تأیید نمی‌کنیم. این نکته باز هم اشاره دارد به این‌که خاطرات خوب بهتر در ذهن می‌مانند، اما فراموش نکنید که خاطرات بد نیز فراموش نخواهند شد و فقط به گوشه‌‌های تاریک ذهن رانده می‌شوند.
فراموشی ارادی یا تدافعی را می‌توان با استفاده از روش‌های زیر کنترل کرد تا کارایی ذهن بالا رود: 1- روی موضوع اصلی تمرکز نمایید و به سایر مطالب توجهی نکنید. 2- از جمع کردن خاطرات بی‌مصرف بپرهیزید زیرا بعد از مدتی در ذهن خود با یک صندوقچه پر از لباس کهنه مواجه می‌شوید که از تمام محتویات آن شاید یکی دوتای آن‌ها به کار شما بیایند اما یافتن آن‌ها نیز کاری بسیار سخت و گاهی غیر ممکن است. 3- از خاطرات بد و آزاردهنده فرار نکنید زیرا که آثار فرار کردن از آن‌ها بسیار زیان‌بار است، پس آن‌ها را بسیار با حوصله و دقت بررسی نمایید و هر وقت که دیگر آزاردهنده نبود آن را قبول کنید.
صید را توی دریا یاد بگیر
یک راه خوب دیگر برای پیشگیری از فراموشی، «تجربه عملی» است که در آموزش به عنوان کار عملی از آن یاد می‌شود. به عنوان مثال اگر در دوران مدرسه سنگ‌ها را در درس زمین‌شناسی آن هم در محیط کلاس مطالعه کنید احتمال عدم موفقیت در شناسایی آن‌ها در محیط بیرون زیاد است، اما اگر آن‌ها را در محیط کوهستان دیده باشید بدون مطالعه نیز در آینده می‌توانید آن‌ها را از سایر سنگ‌ها تشخیص دهید، اما اگر می‌خواهید مهارت خود را حفظ کنید نباید برای مدت دراز دست از تمرین بکشید و نیز توجه داشته باشید که فراموشی بر اثر عدم استعمال، یک امر طبیعی است و برای این‌که بعد از یک مدت طولانی مطلبی را به خاطر نمی‌آورید خود را سرزنش نکنید.
در یک پژوهش دانشگاهی این نتایج به دست آمده است: افرادی که علوم ریاضی و جبر را یک سال به کار نبردند بعد از این مدت حدود 60 درصد از مطالب را فراموش ‌کردند و اشخاصی که مطالب مربوط به درس شیمی را در طول تابستان تکرار نکردند، حدود نیمی از آن را فراموش کردند. اما افرادی که درس‌ها را در طول تابستان مرور نمودند بعد از پایان تحصیلات تقریباً بیش از نیمی از مطالب سال‌های اول را نیز به یاد داشتند.
جز عدم استعمال، یک عامل دیگر هم در فراموشی مؤثر است. عاملی به نام «تداخل». تا به حال برایتان پیش آمده که در حالی که عمیقاً درگیر مسأله‌ای هستید رانندگی کنید و بدون آن‌که متوجه شوید از چراغ قرمز یا از خیابان مورد نظر عبور نمایید. در این‌جا یا مواردی مثل این، یک عامل احساسی موجب تداخل در توجه شما به محیط شده است. یک احساس نیرومند مانند علاقه نیز می‌تواند باعث تداخل شود. شما هم احتمالاً در بین اطرافیانتان کسانی را دیده‌اید که وقتی به کسی علاقه‌مند شده‌اند نظم و انسجام قبلی زندگی خود را از دست داده‌اند. تأثیر این عامل می‌تواند بسیار قوی و حتی دایمی باشد. البته احساسات غیر رومانتیک نیز می‌توانند باعث تداخل شوند و نیز این عوامل می‌توانند آن چنان روی تمرکز فرد تأثیر بگذارند که دیگر قدرت تصمیم‌گیری سریع در لحظه را از او بگیرند. مانند رانندگان عصابی یا خیلی ترسو.
فراموشی چندتایی عامل مؤثر دیگر هم دارد که کاربردی‌تر از بقیه، بی‌خوابی و کم‌خوابی است. خواب یکی از مهم‌ترین عوامل در یادگیری و یادآوری و کم‌خوابی عاملی برای فراموش‌کاری است. اگر فردی بتواند بعد از یک ساعت خواب روزانه 50 درصد مطالب را به خاطر بیاورد بعد از یک ساعت کار روزانه حداکثر می‌تواند 20 درصد مطالب را به یاد بیاورد.
گام چهارم: فوت و فن‌های ماهیگیری
قبلاً هم گفتیم رمز اصلی موفقیت در این کار، فقط علاقه است. یاد گرفتن چیزهایی که به آن علاقه ندارید دشوار است و دشوارتر آن‌که بخواهید این آموخته‌ها را برای مدتی در ذهن خود نگه دارید. درست مانند خوردن داروی تلخی که باید آن را مدتی هم در دهان نگه داشت. اما نکته در این‌جا است که ما مجبوریم چیزهایی را یاد بگیریم که به آن‌ها علاقه نداریم و در بیشتر موارد باید آن‌ها را در ذهن بایگانی هم بکنیم؛ چه باید کرد؟
مسائل ناخوشایند در ذهن زیاد نمی‌مانند، پس چاره‌ای نیست جز این‌که به آن‌ها علاقه‌مند شوید. کار سختی است اما شما می‌توانید آن را انجام دهید. هر چه بیشتر بیاموزید بیشتر علاقه‌مند می‌شوید و هر چه بیشتر علاقه‌مند شوید، بیشتر می‌آموزید. راه‌های دیگری هم هست. می‌توانید برای خود از شیوه‌های تلقین طبیعی، تشویق و حتی تنبیه استفاده کنید .

* چند توصیه مهم برای آغاز مطالعه :

* چند توصیه مهم برای آغاز مطالعه :
ابتداء ، چند توصیه مهم برای آغاز یک مطالعه را بیان می کنیم :
-    وضو گرفتن و به یاد خدا بودن
-    خواندن دعای مطالعه :
" اَللهُمَّ أخرِجنی مِن ظُلُماتِ الوَهم وَ أَکرِمنی بِنورِ الفَهم اَللهُمَّ افتَح عَلَینا أبوابَ رحمتِک
 وَ انشُر عَلَینا خزائنَ علومِک برحمتک یا أرحَمَ الرّاحمین "
« خدایا ؛ مرا از تاریکی های خیال بیرون بر و با نور فهم کرامتم بخش. خدایا درهای رحمتت را بر ما بگشا
و گنجینه‌های دانشت را بر ما بگستران . بحق مهربانی ات ، ای مهربانترین مهربانان »
-     خود را مقید به مطالعه ( حتماً ) مقدار معینی از یک کتاب ننماییم.
-     عمیق و با فکر و درک مطالعه کنیم.
-     از انجام کارهای جانبی دیگر در موقع مطالعه خودداری کنیم.
-     هیچ وقت با شکم و معده پر و یا خالی مطالعه نکنیم.
-     فاصله چشمان تا کتاب حداقل 40 سانتی متر باشد.
-     پشتمان نباید خم شود. برای این کار بهتر است بر روی میز و صندلی مطالعه کنیم.
-     در حال درازکش نباید مطالعه کنیم.
-     ... .
 ******
* انواع روش های معمول در مطالعه :
هشت روش معمول مطالعه به این شرح است :
1-      روش پس ختام.
2-      روش دقیق خوانی
3-      خواندن بدون نوشتن.
4-      خط کشیدن زیر نکات مهم.
5-      حاشیه نویسی.
6-      خلاصه نویسی.
7-       کلید برداری.
8-      خلاقیت و طرح شبکه ای مغز
 
در ادامه به بررسی 8 روش یاد شده مطالعه می پردازیم :
1-  روش پس ختام :
این روش یکی از مهمترین و معروفترین روش های بهسازی حافظه است که شامل شش مرحله می باشد :  " پیش خوانی ، سؤال کردن ، خواندن  ، تفکر ، از حفظ گفتن و مرور کردن ".
-  مرحله پیش خوانی :
در این مرحله ، کتاب یا مطلب به صورت یک مطالعه اجمالی و مقدماتی مطالعه می شود. از جمله موارد این مرحله ؛ خواندن عنوان فصل ها،  خواندن سطحی فصل ، توجه به تصاویر ، بخشهای اصلی و فرعی و خلاصه فصل ها می‌باشد. هدف در این مرحله ؛ یافتن یک دید کلی نسبت به کتاب و ارتباط دادن بخشهای مختلف کتاب با یکدیگر می‌باشد.
- مرحله سؤال کردن :
پس از مطالعه اجمالی موضوعات و نکات اصلی، به طرح سؤال در مورد آنها بپردازید. این کار باعث افزایش دقت و تمرکز فکر و سرعت و سهولت یادگیری می‌گردد.
- مرحله خواندن :
در این مرحله ، به خواندن دقیق و کامل مطالب کتاب پرداخته که هدف ؛ فهمیدن کلیات و جزئیات مطالب و نیز پاسخگویی به سؤالات مرحله قبل می‌باشد. در مرحله خواندن ، برای فهم بهتر مطالب می‌توان از کارهایی مثل یادداشت برداری ، علامت گذاری و خلاصه نویسی بهره برد.
- مرحله تفکر :
در این مرحله، هنگام خواندن، ساختن سؤال ها و ایجاد ارتباط بین دانسته‌های خود ، درباره مطلب فکر کنید.
- مرحله از حفظ گفتن :
در این مرحله ، باید از حفظ و بدون مراجعه به کتاب ، به یادآوری مطالب خوانده شده پرداخت و بار دیگر به سؤالاتی که خود فرد طرح کرده پاسخ دهد. مرحله از حفظ گفتنی در پایان هر بخش انجام می‌گیرد و وقتی بخشهای یک فصل به اتمام رسید به مرحله بعد ، یعنی مرور کردن یا آزمون وارد می‌شویم.
- مرحله مرور کردن :
این مرحله که مرحله آزمون نیز می‌باشد، در پایان هر فصل انجام می‌گیرد. در اینجا به مرور موضوعات اصلی و نکات مهم و نیز ارتباط مفاهیم مختلف به یکدیگر پرداخته و در صورت برخورد با موضوعات مورد اشکال به متن اصلی یا مرجع مراجعه شود. یکی از راههای کمک به این مرحله ، پاسخگوئی به سؤالات و تمرینات پایان فصل است. اجرای این مرحله می‌تواند مقداری از اضطراب امتحان را کاهش دهد.
***
2-  روش دقیق خوانی :
هدف این مرحله ؛ نگهداری مطالب کامل و دقیق درک شده و به صورتی سازمان یافته و منظم در حافظه است. برخی از فنون و روش های موجود که می‌تواند به روش دقیق خوانی کمک کند عبارتند از : تکنیک سازماندهی مطالب، تکنیک خلاصه برداری و تکنیک علامت گذاری در متن.
الف ـ  تکنیک خلاصه برداری :
به نوشتن عبارت ، مفاهیم و موضوعات کلیدی متن پرداخته ، بطوری که در مرور مطالب ، با نگاه کردن و خواندن خلاصه‌ها ، همه مطالب خوانده شده را یادآوری کند. یک روش بسیار مطلوب این است که از خلاصه‌ها نیز دوباره خلاصه برداری شود.
ب ـ تکنیک سازماندهی مطالب :
این تکنیک باعث افزایش درک و سرعت یادگیری و سهولت در بازیابی مطالب آموخته شده می‌شود. برای سازماندهی مطالب ، استخراج 3 بخش از متن اصلی مورد مطالعه لازم است که عبارتند از :
1- موضوع اصلی (  موضوعی که تمامی مطالب را در بر می‌گیرد و بقیه مطالب حول و حوش آن می‌چرخد. )
2- نکته‌های اصلی ( خطوط و اندیشه‌های اصلی و مهم هستند که در مجموع موضوع اصلی را می‌سازند و از صراحت بیشتری برخوردار است. )
3- نکات جزئی ( اطلاعات جزئی‌تری هستند که به صورت مثال ها ، نمونه‌ها ، عکس و تصویر اطلاعات واقعی مطرح می‌گردند. )
ج ـ تکنیک علامت گذاری در متن :
در این تکنیک ، علامتهایی را بر روی متن اصلی انجام داده ، از قبیل علامت گذاری به شکلهای مختلف در متن ، خط کشیدن زیر عبارات مهم ، حاشیه نویسی و ... ، این موارد بسته به سلیقه‌های افراد متفاوت می‌باشد. اما نکته مهمی که در هر نوع علامت گذاری حائز اهمیت است این که ؛ بهتر است همانند تکنیک سازمان دهی ، مطالب را در سه دسته مجزا ( موضوع اصلی ، نکته اصلی ، موارد جزئی ) قرار داده و آنها را با علامت های مختلف نشان دهید.
***
3-  خواندن بدون نوشتن :
این روش ، روش نادرستی در مطالعه است.  در مطالعه باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد؛ با چشمان خود مطالب را خواند، و در زمان مورد نیاز ، مطالب را حتی بلند بلند ادا و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و  حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ،  خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد.
***
4-  خط کشیدن زیر نکات مهم :
این روش نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش ، بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند. ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد. حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملاً درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب به دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند.
***
5-  حاشیه نویسی :
بازنویسی مطالب مهم در حاشیه کتاب است. این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است ولی باز هم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
***
6-  خلاصه نویسی :
در این روش ، شما مطالب را می خوانید و آنچه را که درک کرده اید، به صورت خلاصه بر روی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب و از روشهای قبلی بهتر است. چرا که در این روش ، ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید، اما بازهم بهترین روش برای مطالعه نیست.
***
7-  کلید برداری :
کلید برداری ؛ روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است. در این روش، شما بعد از درک مطالب ، به صورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی ؛ کوتاهترین، راحت ترین ، بهترین و پرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله به خاطر آورده می شود.
***
8- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز :
بهترین شیوه برای یادگیری خصوصاً فراگیری مطالب درسی ، شیوه " خلاقیت و طرح شبکه ای مغز " است . در این روش، شما مطالب را می خوانید، بعد از درک حقیقی آنها، نکات مهم را به زبان خودتان و به صورت کلیدی یادداشت و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسید ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید. ) تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده و با دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید.  این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش ، درس خواندن را بسیار آسان و بازده مطالعه را افزایش می دهد.
*****
* سایر نکات در مورد " مطالعه صحیح " :
- قبل از شروع مطالعه ، حتماً هدفتان را مشخص کنید. این هدف می‌تواند لذت بردن از یک رمان یا کتاب داستان،‌ فهمیدن و درک یک مطلب، شرکت در کنکور یا آمادگی برای امتحان و ..... باشد.
- برای مطالعه مطالب، بهتر است در ابتدا به صورت کلی و اجمالی مرور کنید و سپس مطالعه جزئیات را شروع کنید.
- برای تصمیمات و کارهای روزمره خود برنامه‌ای را دنبال کنید. برنامه‌ریزی، همت و پشتکار، پله‌های موفقیت را تشکیل می‌دهند. پس طبق برنامه عمل کنید و از اینکه نتوانستید کل برنامه را در مدت زمان مقرر تمام کنید، مأیوس نشوید.
- گام نخست و اساسی در مطالعه، نحوه مطالعه است. هر وقت مطلبی را می‌خوانیم نخست باید معنای آن را درک کنیم. اکثریت عظیمی از خوانندگان کمتر به این موضوع اهمیت می‌دهند و فقط آن چه را که واضح است یا فکر می‌کنند فهمیده‌اند، مطالعه می‌نمایند.
-  مطالعه همانند انجام هر کار یا فعالیت دیگر، نیازمند استفاده از روش درست است. رشد و شکوفایی اندیشه، توانایی‌ها و فرهنگ هر انسان به کمیت و کیفیت مطالعه وابسته است. براساس بررسی ها یکی از دلایل افت تحصیلی برخی از دانش‌آموزان این است که شیوه مطالعه آنها بر طبق اصول صحیح مطالعه نیست و عدم رعایت اصل و بهداشت مطالعه موجب پایین آمدن سطح کارآیی و بازدهی انسان، تضعیف روحیه، کاهش اعتماد به نفس و خستگی و دلزدگی از مطالعه می‌شود. در دنیای امروز که مطالعه ضرورت پیشرفت است، نمی‌توان با همان روش‌های قدیم به مطالعه پرداخت.
-  در مطالعه همیشه تلاطم داشته باشد ( مطالعه فعال )، دریا هم اگر ساکت و آرام باشد به تدریج به مرداب تبدیل می‌شود. یادداشت‌ برداری، حاشیه‌‌نویسی، طبقه‌بندی وخلاصه نویسی و سازمان‌ دادن، برجسته ساختن نکات مهم مطالب مورد نظر، به زبان خود تکرار کردن مطالب و تصویر سازی ذهنی... ( مخصوصاً برای دروسی که نیاز به اندیشه و تفکر بیشتری دارد. ) از جمله فنونی هستند که انسان را در هنگام مطالعه ، فعال نگه می‌دارند و نتیجه آن بالا رفتن تمرکز حواس و سرعت عمل است.
- از تصاویر و نمودارهای کتابها حداکثر استفاده را بکنید و به آنها خوب دقت نمایید.
- مطالب دشوار را به قسمت‌های ساده و کوچکتر تقسیم کنید.
- تمرین کنید که مطلب را تند بخوانید، تندخوانی باعث صرفه‌جویی در وقت و تمرکز حواس می‌شود.
- بین میزان یادگیری با مدت زمانی که صرف آن می‌شود رابطه نزدیک وجود دارد. توصیه می‌شود که برای مطالعه وقت کافی در نظر بگیرید.
- از برخواندن مطلبی که قبلاً یاد گرفته‌اید برای شخص دیگری که بتواند اشتباهات شما را اصلاح و جا افتادگی‌های آن را گوشزد کند، بسیار مفید است.
- یکی از شگردهای یادگیری مطالب، استفاده از برگه نکته‌ها می‌باشد. یعنی نوشتن نکته‌ای دارای اهمیت خاص بر روی یک برگه و دادن تعریفی از آن به زبان خودتان، که برای یادگیری موثر می‌باشد.
- حتی‌الأمکان سعی کنید که مطالب را بفهمید و به خاطر بسپارید، زیرا مطالبی که طوطی‌وار حفظ شده‌اند، خیلی زود فراموش خواهند شد.
- میزان از دست دادن مطالب و فراموشی حافظه، در خواب به مراتب کمتر از بیداری است. بنابراین بعد از آموختن یک مطلب علمی و مشکل ( به خصوص قبل از امتحان ) مدتی استراحتی مطلق داشته باشید و با توجه به اینکه تحقیقات نشان داده است مطالعه در هنگام شب ( قبل از خواب ) و صبح زود، کارآمد است، بیشتر در این مواقع مطالعه مطالب جدید را انجام دهید.
- سعی کنید مطالب را به خاطر بسپارید و خلاصه آن را در ذهن خود تکرار کنید که یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مرحله در یادگیری درست، تکرار مطالب است.
- بین مطالب جدیدی که می‌خواهید یاد بگیرید و مطالبی که قبلاً آموخته‌اید ، پیوند برقرار کنید.
- یکی از نقش‌های مهم در مطالعه، علاقه است. اگر باعلاقه مطالب را بخوانید، آن را بهتر درک می‌کنید و بیشتر به خاطر می‌سپارید.
- سعی کنید که پس از مطالعه هر مطلب، خود را تقویت کرده و احساس رضایتمندی کنید.
- زمانی که حواس شما به چیز دیگری باشد، حافظه نمی‌تواند مطلبی را به خاطر بسپارد و یا به یاد آورد. پس برای به خاطر سپردن و به یاد آوردن هر مطلب باید تمرکز حواس داشته باشید.
- نکات به یاد سپرده شده را، مرتبط‌تر و منظم‌تر طبقه‌بندی کنید، زیرا باعث می‌شود مطالب بهتر در خاطر بماند و به یاد آوردن آنها راحت‌تر و سریع‌تر خواهد بود.
- هیچگاه و تحت هیچ شرایطی از مطالعه و یادگیری خودتان راضی نباشید و همواره برای بهتر شدن تلاش کنید.
- دانش باید عمیق باشد ؛ هر مطلبی را با دلیل و استدلال به خاطر بسپارید.
- تست زدن هیچ گاه نمی‌تواند جای یادگیری عمیق را بگیرد. معلوماتی که از راه تست زدن به دست می‌آید، چون معلوماتی غیرپیوسته و مجزا است، از نظر محتوایی بی‌ارزش بوده و در ذهن پایدار نمی‌ماند. دانش کسب شده از طریق تست زدن بیشتر جنبه حفظی دارد و فرد را به عادات تحصیلی نامطلوب سوق می‌دهد و برای آینده چنین فردی پایه مستحکم و قابل اعتمادی برای ادامه تحصیل نباید متصور باشیم.
-  همواره در پی خلق راه های جدید و تازه برای درست مطالعه کردن خود باشید و به روشهای فوق قناعت نکنید، ایجاد تازگی و طراوت به شما شور و شوق مضاعف می دهد.
******
 * مکان مناسب مطالعه :
-    مکان مطالعه باید  مناسب ، ساکت و آرام و بدور از سر و صدا و دور از عوامل مزاحم محیطی باشد.
-    مکان مطالعه باید ثابت باشد و ترجیحاً پشت میز باشد. مطالعه روی زمین، روی تخت یا در حال راه ‌رفتن معمولاً کارآیی چندانی ندارد، حتی گذشتگان نیز روی زمین درس نمی‌خوانده‌اند و از میزهای کوچکی برای کارهای خواندن و نوشتن خود استفاده می نموده اند.
-    نور اتاق مطالعه : نور لامپ مهتابی زیاد مناسب نیست و نور چراغ مطالعه به تنهایی هم مناسب نیست. بهتر است این دو را ترکیب کرد تا هنگام مطالعه، ترکیب طیف زرد و سفید مانع خستگی چشم‌ها بشود. ضمناً هنگام مطالعه باید پیرامونتان هم روشن باشد ( نه خیلی پرنور ) ، نه اینکه فقط محلی که درس می‌خوانید روشن باشد.
-    دمای اتاق مطالعه: دمای اتاق مطالعه باید حدود 25 درجه سانتی‌گراد باشد. منظور این است که بتوانید با لباس راحتی در اتاق خود راحت باشید؛ ولی اگر سرمایی هستید بهتر است لباس مناسب‌تری بپوشید و اتاق را زیاد گرم نکنید چرا که یکی از عوامل حواس‌ پرتی و ایجاد خواب‌آلودگی گرمای زیاد اتاق مطالعه است.
-    دکور اتاق مطالعه: دکور اتاق هرچه ساده‌تر و ثابت‌تر باشد بهتر است؛ به عبارت بهتر، دائماً دکور اتاق را تغییر ندهید. سعی کنید به یک وضعیت عادت کنید. در ضمن چیزی که تداعی‌کننده خاطره خاصی باشد در اتاقتان نصب نکنید ؛ مثل عکس، پوستر یا مجسمه ای که شما را یاد چیزی بیندازد. رو به دیوار قرار بگیرید و درس بخوانید؛ چون هر قدر فضای دیدتان محدودتر باشد حواستان کمتر پرت می شود.
-    بهتر است محلی که در آن مطالعه می‌شود با رنگ سبز نقاشی شده باشد.
-    بهتر است در اتاق مطالعه ، گل های طبیعی با رنگهای سبز و زرد موجود باشد.
-    محل مطالعه نزدیک به آشپزخانه نباشد.
-    برتری خانه بر کتابخانه: بهترین جا برای درس خواندن منزل است ولی اگر به هر دلیلی نمی‌توانید در خانه درس بخوانید ( چه به دلیل جمعیت زیاد و سر و صدا، چه سکوت بیش از حد و ... ) می‌توانید از کتابخانه‌ها و فرهنگسراها استفاده کنید. فقط توجه داشته باشید که در کتابخانه، به جای خواندن درس وقتتان را صرف امور دیگر نکنید، به عبارت دیگر وقت تلف نکنید.
-   درس‌خواندن با موسیقی گوش‌دادن جور در نمی‌آید. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. پس سعی کنید اگر عادت دارید با موسیقی درس بخوانید، حتما این عادت را کنار بگذارید.
-    مکان مناسب در مطالعه ، باعث تمرکز بهتر روی موضوع مطالعه می‌شود. بعضی افراد محل و زمانی را برای مطالعه انتخاب می‌کنند که بسیار شلوغ و پر سرو صدا است و بعضی از افراد رختخواب را برای مطالعه انتخاب می‌کنند و توقع یادگیری سطح مطلوب را دارند، ولی از این حقیقت غافلند که این محل ها بدترین محل برای مطالعه است.
- ....
*****
* زمان مناسب مطالعه :
برای مطالعه ، زمان خاصی وجود ندارد ، هر وقت راحت بودید، همان موقع بهترین زمان برای درس‌خواندن است. حالا ممکن است این زمان 3 صبح یا 12 شب باشد.
مهم این است که شما در چه زمانی راحت‌تر درس می خوانید. ولی 3 زمان در یادگیری خیلی مهم است که بهتر است در این زمان‌ها درس بخوانید :
1-    اول صبح:
به دلیل اینکه تازه از خواب بیدار شده‌اید و ذهنتان مانع قبلی ندارد، آماده است و مطالب را به راحتی در خود نگه می‌دارد. پس در برنامه روزانه خود طوری عمل کنید که حتما اول صبح‌ها نیم یا یک ساعت بتوانید درس بخوانید. بهتر است درس‌های سخت را اول صبح بخوانید.
2-    آخر شب:
به دلیل اینکه بعد از درس می‌خوابید و مانع بعدی ندارید، مطالب فرصت پیدا می‌کنند تا از نیمکره راست که جایگاه حافظه کوتاه‌مدت است وارد نیمکره چپ بشوند که جایگاه حافظه بلندمدت است. برای همین یادگیری افزایش پیدا می‌کند. حیف است که شب‌ها جلوی تلویزیون بخوابید. سعی کنید روی دفتر و کتاب خوابتان ببرد. آخر شب، درس‌های دوست‌داشتنی را بخوانید نه درس‌هایی که حکم لالایی دارند و‌ می‌خوانید و می‌خوابید.
۳-  دو ساعت قبل از غروب آفتاب:
به دلیل کاهش اشعه کیهانی و نوع رابطه خورشید با زمین، اختلال حواس کم می‌شود. پس سعی کنید این زمان را صرف امور پیش پا افتاده نکنید. به طور مثال اگر می‌خواهید اتاقتان را مرتب کنید به جای قبل از غروب بعد از غروب این کار را انجام دهید.
    بطور کلی ؛ درس هایی که نیاز به حفظ کردن ندارند بلکه به فکر کردن نیاز دارند، باید موقع صبح خوانده شود و درس هایی که نیاز به حفظ کردن دارند باید موقع شب و قبل از خواب و استراحت مطالعه شوند.
***
* کی درس نخوانیم ؟
-    با شکم پر درس‌ نخوانید. بین شروع مطالعه و وعده‌‌های غذایی مثل نهار و شام حداقل نیم ساعت فاصله باشد.
-     با شکم خالی درس‌ نخوانید. اگر گرسنه‌اید ولی قسمتی از درستان هم مانده، اشکالی ندارد یک میوه یا شیرینی میل و سپس برگردید و درستان را بخوانید.
-      با اعصاب خرد ، استرس و ناراحتی درس نخوانید.
*****
* چند توصیه مهم :
1-    حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند، بیش از 30 دقیقه نیست، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه بروی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجدداً با همین روال ،  مطالعه را ادامه داد.
2-    پیش از مطالعه ، از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمائید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش می شود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خونرسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته می شود . از مصرف دارو ، غذاهای قندی ، نوشابه های گازدار و ... که قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند، بپرهیزید.
3-  ذهن آدمی با هوش است ، اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و به یادسپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید. پس در حین مطالعه ، ابتدا یادداشت برداری ننمائید.
4-   " اصلاح و تغییر عادتها و شیوه های غلط در مطالعه " به عنوان یکی از شرایط مطالعه صحیح است ، برای آنکه مطلبی کاملا آموخته شده و با اندوخته‌های قبلی ، پیوند یابد، باید حتماً معنا داشته باشد، در این صورت ، احتمال یادگیری بیشتر ، و احتمال فراموشی کمتر خواهد شد. اولین قدم در این راستا آن است که با اندکی تفکر ، عادتهای نامطلوب خود را در مطالعه یافته و سپس عادتهای مطلوب جایگزین آن گردد.
5-  حذف عوامل مزاحم فکری هم در مطالعه، دارای اهمیت ویژه ای در میزان یادگیری است ؛ مواردی که بخش زیادی از وقت و فعالیت ذهنی را به خود مشغول می‌دارند که هیچ رابطه ای با موضوع مطالعه ندارند، مانند : رفتار معلمان ، شوخی ها و برخوردهای دانش آموزان و همکلاسی ها ، خیال پردازی ها و آرزوها ، مشکلات و ... ، اینها برخی از موضوعاتی هستند که موقع مطالعه اگر به آنها فکر شود از کارآیی مطالعه می‌کاهد. بنابراین توصیه کلی این است که ذهن خود را از افکار مختلف پاک کنید تا بر روی موضوع مورد مطالعه تمرکز نمایید و اگر دیدید که در این زمان ، نمی توانید تمرکز لازم را داشته باشید ، مطالعه را کنار بگذارید و زمانی مطالعه را شروع کنید که سرحال، علاقمند و متمرکز هستید.

روش های صحیح مطالعه »

روش های صحیح مطالعه »
" اَللهُمَّ أخرِجنی مِن ظُلُماتِ الوَهم وَ أَکرِمنی بِنورِ الفَهم
 اَللهُمَّ افتَح عَلَینا أبوابَ رحمتِک وَ انشُر عَلَینا خزائنَ علومِک برحمتک یا أرحَمَ الرّاحمین "

« خدایا ؛ مرا از تاریکی های خیال بیرون بر و با نور فهم کرامتم بخش.
خدایا درهای رحمتت را بر ما بگشا و گنجینه‌های دانشت را بر ما بگستران . بحق مهربانی ات ، ای مهربانترین مهربانان »
* مقدمه :
    کتاب، دروازه ای به سوی جهان گسترده دانش و معرفت است و کتاب خود، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است. کسی که با این دنیای زیبا و زندگی بخش  ارتباط ندارد، از مهم ترین دستاورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است. بزرگترین خسارت در هر جامعه ای ، سروکار نداشتن افراد آن با کتاب است و برای هر فردی هم از بزرگترین توفیقات ؛ همراهی و مأنوس بودن با کتاب و بهره گیری از آن از طریق مطالعه است.
چنانچه حضرت امام علی (ع) هم در حدیثی می فرمایند :
" هر کس با کتاب انس بگیرد ، گوبا هیچ لذتی از او فوت نشده است. "
رهبر معظم انقلاب اسلامی ( دام ظله ) هم می فرمایند :
" جوانان و پدران و مادران و به خصوص بچه ها، باید با کتاب انس پیدا کنند؛ این کار می شود. اگر پدر و مادر کتابخوان باشند، به احتمال زیاد بچه ها کتابخوان خواهند شد. "
" باید پدران و مادران، بچه ها را از اول با کتاب محشور و مأنوس بکنند. حتی باید بچه های کوچک ، با کتاب انس پیدا کنند. "
    بنابر این ، موضوع با اهمیتی چون " مطالعه " ، حتماً باید با روش های صحیح همراه باشد تا نهایت بهره گیری از آن انجام شود و موجب از دست رفتن وقت های طلایی نگردد.
    بهرحال یادگیری هم مسئله مهمی همراه با مطالعه است که در سراسر طول زندگی انسان بویژه در دوران دانش آموزی اهمیت زیادی دارد. چرا که دانش آموزان همیشه در معرض امتحان قرار دارند و موفقیت در آن آرزوی بزرگشان است ، پس یادگیری نتیجه مطالعه است و فقط مطالعه صحیح می تواند بهترین نتیجه و یادگیری را به همراه داشته باشد ، لذا در این پژوهش ناچیز، به بررسی " روش های صحیح مطالعه " پرداخته شده و امیدوارم قدمی کوچک در راستای کسب و ارتقاء علم و دانش باشد.
 
*********
* پیشگفتار :
    بارها شنیده ایم که دانش آموزی می گوید : " دیگر حال و حوصله خواندن این کتاب را ندارم . " ، "  آنقدر از این کتاب خسته شده ام که ... . " ، " هرچقدر میخوانم ، کمتر یاد می گیرم. " ، " هر چه خواندم و تکرار کردم ، ولی باز هم یاد نگرفتم. " ، " همه کتابها را می‌خوانم، اما موقع امتحان آنها را فراموش می‌کنم. " ، " من استعداد درس خواندن را ندارم ، چون با اینکه همه مطالب را می‌خوانم ، اما همیشه نمراتم پایین است. " و ...
چرا ؟ آیا برای یادگیری درس ؛ باید 10 بار کتاب را خواند؟ باید دروس خود را پشت سرهم مرور کرد ؟ باید ده ها بار درس را تکرار کرد ؟
    اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است. اما واقعیت چیزی دیگر است. واقعیت آن است که این گروه از دانش آموزان ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند، چرا که یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند و برای افزایش میزان یادگیری باید قبل از هرچیز ، مطالعه ای صحیح داشت.
     بنابراین قبل از اینکه خود را به نداشتن استعداد درس خواندن ، کمبود هوش ، کمبود علاقه ، عدم توانایی و سایر موارد محکوم کنیم ، بهتر است نواقص خود را در مطالعه کردن بیابیم و به اصلاح آنها بپردازیم. در اینصورت به لذت درس خواندن پی خواهیم برد.
    بسیاری از اینگونه مشکلات به نداشتن یک روش صحیح برای مطالعه باز می‌گردد. عده‌ای فقط به حفظ کردن مطالب اکتفا می‌کنند، بطوری که یادگیری معنا و مفاهیم را از نظر دور می‌دارند. این امر موجب فراموش شدن مطالب بعد از مدتی می‌شود، در واقع آنچه اهمیت دارد یادگیری معنا و مفهوم است، چیزی که نمی‌توانیم و نباید از آن دور باشیم.
     مطالعه صحیح ، نیازمند بکارگیری روش های صحیح و استاندارد مطالعه ، انتخاب زمان و مکان و ایجاد شرایط مناسب است تا باعث افزایش یادگیری ، موفقیت بیشتر و جلوگیری از اتلاف وقت و خستگی شود.
*****
 * تعریف مطالعه :
قبل از انجام هر کاری باید بدانیم معنی و هدف از انجام آن کار چیست ؟ برای آشنایی با مطالعه هم باید بدانیم مطالعه اصلاً به چه معناست ؟
لغت نامه دهخدا ، " مطالعه " را ؛ " نگریستن به هر چیز برای واقف شدن به آن و تأمل و تفکر و اندیشه " و " نظر به دقت " معنی نموده است.
و در موارد دیگری ، مطالعه اینگونه تعریف شده است :
" جریانی است که طی آن شخصی مطلبی را از نوشته یا موضوعی دریافت می‌کند. "
" مطالعه ( study ) ؛ یک فرآیند شرطی و اکتسابی جهت افزایش معلومات است. "
( فرآیند: یعنی کاری مرحله به مرحله / روند : یعنی مطالعه باید دارای ‌بخش‌های مختلفی مثل ایجاد آمادگی، پیش‌مطالعه و ... باشد / شرطی: یعنی اینکه این کار، شرایطی دارد. مهم ترین این شرایط « عادت کردن» در طول سال تحصیلی به یک روش خاص مطالعه است. / اکتسابی : یعنی چیزی که به دست می آوریم و می آموزیم. )
 *****
 * مطالعه صحیح :
مطالعه صحیح و سودمند ؛ مطالعه ای است که بوسیله آن ( با بهره گیری از استانداردها، شرایط و روش های صحیح مطالعه ) بالاترین مقدار ممکن از مطالب مطالعه شده را فرا می گیریم.
" مطالعه صحیح ، یعنی ؛ یعنی بهره وری و یادگیری بیشتر از مطالعه با بکارگیری شرایط مطالعه. "
 *****
 * مزایای شیوه صحیح مطالعه :
مطالعه صحیح ، چهار مزیت عمده زیر را در پی دارد :
1-     زمان مطالعه را کاهش می دهد.
2-     میزان یادگیری را افزایش می دهد.
3-     مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.
4-     به خاطر سپاری مطالب را آسان تر می سازد.
 ****
 *  اقسام مطالعه :
1-      مطالعه برای افزایش کردن علم و دانش و آگاهی.
2-      مطالعه برای سرگرمی و پرکردن اوقات بیکاری و فراغت.
3-      مطالعه برای پیداکردن پاسخ سوالات.
 *****
* گروه های مطالعه کننده :
1-      گروه اول ؛ کسانی که با صدای بلند مطالعه می‌کنند.
2-      گروه دوم ؛ کسانی  که با زمزمه مطالعه می‌کنند.
3-      گروه سوم ؛ کسانی است که با چشمانشان می‌خوانند. ( گروه صامت خوان و بی صدا )
     ویژگی و برتری کار گروه سوم این است که مزاحم دیگران نمی‌شوند، از مطالعه خسته نمی‌شوند، چون خوب می‌توانند حواس خود را جمع کنند در نتیجه بهتر یاد می‌گیرند، در وقت کمتر هم مطالب بیشتری را می‌خوانند ولی عیوب دو گروه اول و دوم این است که مزاحم دیگران می‌شوند، در وقت بیشتری مطالب کمتری را می‌خوانند، چون انرژی بیشتری مصرف می‌کنند زود خسته می‌شوند.
 *****
* شرایط مناسب مطالعه و عوامل مؤثر در یادگیری :
    شرایط مناسب مطالعه و عوامل مؤثر در یادگیری ؛ مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان درس خواندن را آغاز و مطالعه ای بهتر ، فعالتر و مفیدتر با بازدهی ، بهره وری و نتیجه بالاتر و بیشتر داشت و در واقع این شرایط به ما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیریم؟، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازیم؟ و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسیم؟ :
1-        داشتن هدف و انگیزه.
2-        آمادگی و میل داشتن به یادگیری.
3-        مکان مناسب مطالعه
4-        زمان مناسب مطالعه
5-        آغاز درست ( برای موفقیت در مطالعه ، باید مطالعه را درست آغاز کنید. )
6-        برنامه ریزی ( یکی از عوامل اصلی موفقیت، داشتن برنامه منظم است. )
7-        نظم و ترتیب
8-        حفظ آرامش ( آرامش ، ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال می کند. )
9-        سلامتی و تندرستی ( عقل سالم در بدن سالم است. )
10-       وضعیت مناسب و راحت جسمی هنگام مطالعه.
11-       تغذیه مناسب.
12-       استراحت و خواب کافی ( خواب ، فراگیری و حافظه را تقویت می کند. )
13-       ورزش قبل از مطالعه صبح ها.
14-       توجه به درک صحیح و کامل مطلب.
15-       استفاده صحیح و بهینه از وقت و فرصت.
16-       استفاده از روش صحیح و استانداردهای مطالعه.
17-       اصلاح و تغییر عادتها و شیوه های غلط در مطالعه.
18-       تمرکز حواس.
19-       حذف عوامل مزاحم فکری و رفع مشغولیتهای ذهنی در مطالعه.
20-       یادداشت برداری و نوشتن نکات مهم ( تا در زمانی کوتاه از روی یادداشت های خود مطالب را مرور کرد. ) ، خواندن بدون یادداشت برداری ، یک علت مهم فراموشی است.
21-       ... .
 *****